حرف نزن
فقط محکم در آغوشم بگیرمثل آب، آهن گداخته را ...نترس!این شاعرنه از تو دزدانه ناخنک می زندنه به عطر زنانه ات فکر می کندنه حتی مثل کودکان گرسنهبه دنبال پستان دایه اش می گردد!شاعر که باشیغریزه در تو صلب می شود!و فقط محبت و آرامش است
که هر صبح یک فنجان گرمت می کند!
دلنوشته: سهم من از سکوت، یک پنجره رو به دیوار نیست، یک آغوش بی شائبه است!