نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: من خسته ام عزیز ...

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0

    من خسته ام عزیز ...

    من خسته ام عزیز،

    آنقدر خسته که می خواهم
    در همین سطرها به خواب روم
    و خواب خوب تو را واژه، واژه
    و سطر به سطر بنویسم.

    چرا کسی نمی فهمد
    که هیچ چیزی
    بیشتر از خیال تو
    برایم آرامش نمی آفریند؟
    چرا کسی باور نمی کند
    که شکوه آن لحظه،
    به تمام روزهای فردایم می ارزد؟
    چرا کسی
    عاشقانه یِ صبح دم انتهای شب را
    باور نمی کند؟
    چرا از من از حضور فردا
    و خواب دیروز می پرسند؟
    چرا اصرار به انکار چشمهای تو دارند؟
    چرا کسی بالشی برای من
    از رنگهای رویا نمی آورد
    تا خواب مرا از ادامه این همه
    لحظه های بدون تو باز دارد؟


    من از این همه حضور بدون تو خسته ام،
    از این همه خوابی که شاید
    خواب خوب خاطره باشد.
    من از نیامدنت در انتهای شب خسته ام
    از دمادم صبح،
    از این همه آفتابی که
    انتهای خواب را اعلام می دارد.
    از انتظار خوابی دیگر،
    شبی دیگر،
    از این همه دعا برای آمدن ات،
    برای یک لحظه آمدن ات، خسته ام.
    از آرامش نداشته،
    از باران نباریده
    از ابرهای تیره خسته ام.
    از این همه گفتار ناثواب
    از این همه پندار نادرست
    از تمام آن اندیشه های کج،
    اندیشه های خسته،
    از ایده های بیمار خسته ام.
    از حدود آدمهای محدود
    از این همه لحظه های محدود،
    از تکرار تمام ترانه های بدون تو،


    من از تمام آن چشم های خیره خسته ام
    چشمهایی که
    گوشه ای از نگاه تو را در نمی یابد.
    از بوته های سوخته چای،
    از شکوفه های ریخته نارنج،
    از پرستوهایی که
    بهار را فراموش می کنند خسته ام.
    از حضور همه هر دم
    و نبودن تو حتی یک دم
    من از دمیدن دم و باز دم هم خسته ام


    و بی قرارم
    بی قرار این همه سطر های خالی
    که باید برای تو پر شود.
    بی قرار یافتن چند واژه ام
    بی قرار چند جمله
    که چشمهای تو را شرح دهند.
    بی قرار اینکه چگونه بگویم تو را دیده ام
    تو را و چشمهای تو را
    بی قرار باریدن بارانم
    و خیس شدن گیسوان تو در آب.
    بی قرار جایی برای گریستن
    جایی برای هق هق بغضی بی قرار
    بی قرار صدای گریه آسمان.
    بی قرار تو ام،
    بی قرار تمام تو
    وآن لحظه ای که دوباره ببینمت
    بی قرار مهتابی که تو را در خود می گیرد
    شبی که تو را در خویش فرو می برد
    بی قرار درخشش تو
    در تاریکترین تقلای زیستن

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    نشسته ام
    خسته و تنها
    در برهوت در میان بادها
    نبودنت دردِ تازه ای نیست
    ممنوعهِ دور دستها
    یک عشقِ
    یک درد پر تکرار
    من نیستم آدم این روزها

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Unknown Firefox 59.0
    میایید با یک دنیا عشق
    قربان صدقه میروید
    اسیر میکنید
    بعد دلتان را که زد
    میگویید ببخشید
    ما به درد هم نمیخوریم
    عزیزم ببخشید را برای این روزها نساخته اند،
    ببخشید برای اتفاقات ناخواسته است
    نه اینکه خواسته چنگ بیندازید
    کارتان که تمام شد بگویید ببخشید
    مانند سونامی بیایید
    یک فکر آرام را بیندازید به جوش و خروش
    سر آخر هم که ویرانه ای ماند
    بگویید ببخشید
    گیرم که ببخشید
    شما خودت میتوانی خودت را ببخشی؟!

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن