دلدار به من گفت که چرا
غمگینی
در بند کدام دلبرک شیرینی، ،
برخاستم و آیینه به دست اش
دادم،،
گفتم که کی را در آینه می بینی
![]()
دلدار به من گفت که چرا
غمگینی
در بند کدام دلبرک شیرینی، ،
برخاستم و آیینه به دست اش
دادم،،
گفتم که کی را در آینه می بینی
![]()
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.