مارال (04-13-2018)
همیشه باش عشق من
همیشه باش که بی تو عذاب میکشم ، نمیتوانم سختی های دنیا را
بی تو روی دوش بکشم!
همیشه باش که بدجور نیاز دارم به تو ،
باز هم محبتی به قلبم کن که زندگی ام را مدیونم به تو
تو آمدی و عشق را دوباره پیدا کردم ،
آن عشق بی معنا برایم بامعنا شد و همین شد که قلبم دوباره جان گرفت...
بمان و یاری کن مرا ، تا پایان این راه همراهی کن مرا،
نگذار تنها بمانم ، نگذار در این راه بی همسفر باقی بمانم
بیا و در حق دلم عاشقی کن ، بیا و برای یک بار هم که شده
عشق را آنطور که هست برایم معنی کن
بس که دلم دست این و آن افتاد کهنه شد ،
عمری از احساسم گذشت و پیر شد ،
دیگر نه طاقت دوباره شکستن را دارم ، نه حس دوباره ساختن را....
درک کن ، میترسم ، بس که دلم زیر پاهای بی محبت دیگران افتاد و له شد ،
زندگی برایم یک داستان بدون عشق شد ....
تو آمدی و باز هم فکرم درگیر شد ،
دلم به لرزه افتاد و لحظات با تو بودن نفسگیر شد
به خدا دیگر طاقت ندارم ، بس که شکسته ام دیگر جایی برای غمهای تازه ندارم ،
بس که خسته ام ،نفسی برای فرار از خستگی ندارم
دل بسته ام به تو و نگاهی کن به من ،شک نکن به احساسات قلب من ....
دستانم بگیر و آرامم کن ، با قلب شکسته ام مدارا کن ،
اینک که با توام ، اینک که دلم را به دریای دلت زدم و محو امواج توام ،
مرا با دستهای خودت غرق نکن....
همیشه باش که بی تو عذاب میکشم ، امروز از ته دل با من باش،
که بی تو همان تنها و دلشکسته دیروز میشوم
مارال (04-13-2018)
صدا می زنم تو را ….
امشب بازم میسپارمت به اون کسی که تو دیار بی کسی بین همه دلواپسی مونس و همدمم بوده
تو رو به من هدیه داده
شب به خیر نازدانه گلم
مارال (04-13-2018)
دفتر عشق من :
مرا کم دوست داشته باش
اما همیشه دوست داشته باش
این وزن آواز من است
کمتر دوستم بدار
تا عشقت ناگهان به پایان نرسد
من به کم هم قانعم
و اگر عشق تو اندک، اما صادقانه باشد
من راضی ام
دوستی پایدار، از هرچیزی بالاتر است
بگو تازمانی که زندهای، دوستم داری!
و من تمام عشق خود را به تو پیشکش می کنم
مارال (04-13-2018)
یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر
همین که دستت رو آروم بگیره
یه فشار کوچیک بده
این یعنی من هستم تا آخرش
همین کافیه.!
دلنوشته : وقتی همه بهم پشت کردن و مسخرم کردن... تو امدی و دستم را گرفتی... تو بهترینی...
مارال (04-13-2018)
صبحی دیگر رسید و من در انتظار تو چشم میگشایم
و دلم لبریز است از دیدن خورشید جانم
تا جان ببخشد و ذوب کند یخهای کسالت و اندوه را تو با چشمانت زندگی
و شادی را برایم به ارمغان می اوری ساده می ایی
و پر شکوه و چه میدانی از غوغا و بلوایی که بپا میکنی دردرونم .
چشانم سخت تورا میجویند ای جاری زلال . ای تابیده بر دلت مهر.
و من باز هم از دستانت شکوفه مهربانی میچینم امروز .
صبح بخیر عزیزم
هر روز عاشقانه تر می نویسم…
تا تمام مردان این سرزمین “تب” کنند
در حسرت داشتن معشوقه ای شبیه “تو”
سلام زیبای من, صبحت به قشنگی اسمون پر ستاره
و لبخندت به زیبایی گلهای شکفته…
“دوستت دارم”
هرچیزی یک آخری دارد و آخر آرزوهایم باتوبودن است.
به وسعت آخرعشق،دوستت دارم
صبحت بخیر عزیزترین آدم دنیای من
دلنوشته : چ خوبه پا ب دنیا من نهادی...ممنون ک هستی بهترین دوست بهترین ادم دنیا ... ای مهربانترینم...
مارال (04-13-2018)
صمیمی، ای دوست
گاه و بیگاه لب پنجره خاطره ام می آیی
دیدنت... حتی از دور
آب بر آتش دل می پاشد
آنقدر تشنه دیدار تو ام
که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم
دل من لک زده است
گرمی دست تو را محتاجم
و دل من... به نگاهی از دور
طفلکی می سازد
ای مهربان، ای خوب
من، صمیمانه به یادت هستم
آرزویم همه سر سبزی توست
دایم از خنده لبانت لبریز
دامنت پرگل باد.
مارال (04-13-2018)
همه میگویند:
چه مهربان است این مَرد!
و کسی نمیداند
لبخند تو است روی لبهام
وقتی آنسوی دریاها
یادم میکنی...
مارال (04-13-2018)
گفتگو با تو
مثل گرمای بخاری و نفسهای بلند آتش
میبرد چشم خیالم را
تا بیابانهای دورترین خاطرهها
که در آن گنجشکان بر سنبل گندمها
اهتزازی دارند
که در آن گلها با اخترها رازی دارند...
مارال (04-13-2018)
شاید
تقدیر روی پیشانیام
نوشته باشد
"همیشه فاصله ای هست"
ولی تو فقط گاهی برایم بخند
آنوقت تقدیرم را می بوسم
و کنار می گذارم
تو که می خندی
خدا تازه می فهمد
اگر تنها عشق
اعجاز رسولانش بود
دنیای جهنمی
بهشت موعود می شد...
عشق همیشه
معجزه ای تازه دارد...
تو فقط گاهی برایم بخند
مارال (04-13-2018)