تو بارانی و من باران پرستم، تو دریایی و من امواجت هستم

اگر روزی بپرسی باز گویم تو من هستی و من نقش تو هستم


تابیایے مطمئنم فصل باران مےشود
ڪوچہ ها پس ڪوچہ هامان هم چراغان مےشود
تابیایے هرخیابانے ڪه خلوٺ مانده اسٺ
درمسیر دیدن تو راه بندان مےشود