من ...
روز خویش را ...

با آفتاب ِ روی تو ...

کز مشرق ِ خیال دمیده است ،

آغاز می کنم !!

من ...

با تو می نویسم و می خوانم ؛

من ...

با تو راه می روم و حرف می زنم ؛

وز شوق ِ این محال

که دستم به دست توست ،

من

جای راه رفتن ...

پرواز می کنم !!