به گزارش آلامتو به نقل از psychologytoday ؛ همه آدمها همیشه اشتباه میکنند، نه فقط آدمهای بد یا ضعیف، همه افراد. اشتباهات ما چیزهایی هستند که از ما انسان میسازند. و حتی زمانی که فکر نمیکنیم اشتباهی مرتکب شدهایم، دیگران اغلب اشتباهاتی را در رفتارهای ما پیدا میکنند. ما انسانها، متخلفهای دوپا هستیم.
سوال واقعی اینجاست: اگر ما کاری انجام دادیم که باعث رنجش دیگری شد؛ چه احساس شرمندگی بکنیم و چه نه، آیا باید عذرخواهی کنیم؟من عقیده دارم اگر کسی را رنجاندیم یا به او لطمه زدیم، تقریبا همیشه بهترین حالت برای ما این است که پوزش بخواهیم، حتی اگر فکر میکنیم خشم و ناراحتی او غیرمنصفانه است، یا اگر یک عذر کاملا منطقی برای آنچه روی داده است داریم، یا نیت ما هم تماما خیربوده است.اغلب تاثیر اعمال ما آنچیزی نیست که قصدش را داشتیم. اما موضوع این است: تاثیر بسیار مهمتر از نیت است. شادی ما توسط وسعت و عمق ارتباطات اجتماعیمان پیشبینی میشود؛ روابط ما با دوستان، خانواده، والدین، شرکا، همسر، همسایهها و همکاران. و بسیاری از روابط بهمخورده یا به بحث و دعوا کشیده شده ما معمولا ارزش جبران و بازیابی را دارند.ما نمیتوانیم شکاف یا تفرقهای را که در رابطهای بهوجود آمده با غفلت و نادیده گرفتنش ترمیم کنیم، همچنین نمیتوانیم با سرزنش دیگری یا دفاع از اعمال خودمان، آن رابطه را برگردانیم. ما باید بازیافت رابطه را با عذرخواهی کردن شروع کنیم.اما البته عذرخواهیها در یک سطح نیستند؛ همه پدرومادرها شاهد “معذرت میخواهم” اجباری از طرف بچههایشان بودهاند و میدانند که همین هم ارزشش را داشته است.پس یک عذرخواهی خوب چگونه است؟ Aaron Lazare بعد از مطالعه گسترده روی این پرسش، به محکمترین معیارها درانجام عذرخواهی موثر رسیده است. براساس این معیارها، من سه متد زیر را برای یک پوزش مناسب پیشنهاد میکنم:
گام اول: احساستان را به طرف مقابل بگویید.
(تنها نادمانهترین احساساتتان را لطفا!). معمولا ما با گفتن “متاسفم” برای نشان دادن احساس پشیمانی، شروع میکنیم. “متاسفم” بیشتر زمانی موثر است که روی احساس پشیمانیمان بیشتر تکیه کنیم و مفصل توضیحش دهیم. مثلا “من خیلی متاسفم و واقعا ناراحت شدم از شنیدن اینکه قطع ارتباط من باعث عصبانیت و رنجش شما شده”. یا ” من بسیار متاسفم و شرمنده از اینکه نظر من موجب چنین جنجالی شده.”چیزی که راهگشا نباشد، در برابر احساس رنجش یا حالت دفاعی، تسلیم شدنی هم هست، مانند “متاسفم…شما خیلی تنگنظر و عیبجو شدهاید.”
گام دوم: اشتباهتان و تاثیر منفیاش را بپذیرید.
این دشوارترین قسمت است، چون نیازمند قبول مسئولیت در برابر اعمال و رفتار ماست. اگر ما واقعا فکر نکنیم که اشتباه کردهایم، این کار میتواند غیرممکن بهنظر برسد، یا اگر نیتمان خیر بوده باشد.از خودتان بپرسید: احساس فرد مقابل چیست؟ من چه کار کردم که موجب این احساس شد؟ میتوانم کار متفاوتی انجام دهم؟ سپس در موردشان آگاهی پیدا کنید. روی فرد آزردهخاطر متمرکز شوید؛ مهمترین چیز این است که بفهمانید و نشان دهید که او چه احساسی دارد و تا زمانیکه واقعا احساس او را درک نکردهاید عذرخواهی نکنید؛ اگر نتوانید خودتان را جای او بگذارید، عذرخواهیتان غیرواقعی و تصنعی ازآب درخواهد آمد.برای مثال: “من میتوانم درک کنم که نظرمن موجب آزارشما شده، و شما احساس میکنید که مورد سوءتفاهم یا بیتوجهی قرارگرفتهاید.”. یا ممکن است به شریکتان بگویید، “میدانم که تقصیر من بوده که جلوی همه خانوادهات با تو تماس گرفتم، و تو بهخاطر آسیبی که به اعتماد بچههایت به تو وارد شده از من عصبانی هستی. مطمئنم که کارم خجالت آور بوده و تقصیر من است.”اینجا جایی است که بیشتر ما برای ارائه توضیحات درمورد رفتارمان دچار تردید میشویم. هر وقت تردید داشتید، توضیحات را رها کنید؛ سعی در توجیه و بهانه آوردن جوری بهنظر میرسد که گویی حالت تدافعی گرفتهایم یا داریم بهانه میآوریم. یادتان باشد که هدف، ترمیم رابطه است، نه قانع کردن طرف مقابل که حق باشماست.اگر لازم است که دلیل کارتان را روشن کنید مواظب باشید که باید تا پذیرفتن عواقب منفیاش پیش بروید. گفتن “من واقعا نمیدانستم که شما خواهید رنجید” یک بهانه است، نه یک توضیح خوب. شکوه و آه و ناله از اینکه شما قصد آزار او را نداشتهاید، پرده از چیزی برنمیدارد. موثرتر این است که بگویید “برای منتظر نگهداشتن شما عذری پذیرفته نیست اما میخواهم بدانید که ناپدری من سکته کرده بود و من آنقدر برای رسیدن به بیمارستان آشفته و هراسان بودم که فراموش کردم با شما تماس بگیرم”.اگر توضیحاتی را ارائه دهید، به تکرار اشتباه کمک کرده و دوباره احساسات فرد مقابل را میفهمید: “بازهم متاسفم که با شما تماس نگرفتم، و شما همانطور یکساعت منتظر من ماندید. من میتوانم ناراحتی و نگرانی شما را تصور کنم و اینکه تا چه حد عصبانی بودهاید.”
گام سوم: موقعیت را درست کنید.
عذرخواهی خوب شامل جبران به دو صورت میشود؛ یا واقعی یا سمبلیک. شاید شما فرصتی برای طرف مقابل ایجاد نمایید تا دوباره اعتبارتان را بهدست آورید. یا شاید بهعنوان بخشی از پروسه ترمیم رابطه، به اشتباهتان پیش دیگران هم اعتراف کنید. در خیلی از روابط، یک آغوش، ترمیم و جبران فوقالعادهای است.اغلب همه کاری که لازم است انجام دهیم، توضیح این است که دفعه بعد قرار است جور متفاوتی عمل کرده و دیگر آن رفتار آزاردهنده را تکرار نکنیم. این به ما در ایجاد دوباره اعتماد و بازیابی رابطه کمک میکند.اگر مطمئن نیستید که چگونه این کار را درست انجام دهید، کافیست سوال کنید، “آیا کاری است که بتوانم بابت جبران برای شما انجام دهم؟”
فراتر از همه اینها، به هر قولی که میدهید عمل کنید. وقتی احساس مقصربودن میکنیم، گاهی در تلاش برای بهدست آوردن بخشش، زیادهروی میکنیم. اگر طرف مقابل چیزی از شما خواست که نمیتوانید انجامش دهید، این را بگویید، و بگویید که در مورد نحوه جبران اشتباهتان فکر خواهید کرد.
دانستن چگونه عذرخواهی کردن، یکی از مهارتهای زندگی است که من دوست دارم فرزندانم آن ر یادگرفته و درآن ماهر شوند. و چیزی است که هنوز دارم درموردش روی خودم کار میکنم.
به دیگران الهان ببخشید: چه زمانی یک عذرخواهی در زندگی شما تاثیر مهم داشته؟