بانوی فصل های غزل! عشق ناب من!
تنهاترین ترانه ی تنها كتاب من!
وقتی درون فاصله گم می كنم تو را
یادت چراغ جاده ی پر پیچ و تاب من
حالا كه دور می شود از من بهار هم
اما چه غصه؟ چون كه تویی انتخاب من
مستم نمی كند به خدا خاطراتمان
برگرد، ای بهانه ی مستی! شراب من!
در حسرتم ز بوسه ی تان تا كه می شود
یك آسمان ستاره پر از التهاب من
خارج شد از مدار نگاهم ترانه، باز
چشمت شهاب می شود امشب، شهاب من!
رنگی بزن به كوچه و یكبار هم شده
از آسمان پنجره بگذر به خواب من
اینبار آن پریچه ی افسانه ها تو باش
بانوی فصل های غزل! عشق ناب من!