جام دريا از شراب بوسه خورشيد لبريز است

جنگل شب تا سحر تن شسته در باران
خيال انگيز !
ما ، به قدر جام چشمان خود ، از افسون اين خمخانه سر مستيم
در من اين احساس :
مهر مي ورزيم
پس هستيم !