هیچ لیوانی در زندگی خالی نیست ،حتی نیمه پر هم نیستند ؛وقتی چشمها جور دیگر می بینند .وقتی دوست همه جا حضور دارد،وقتی لطفش همه جا را پر کرده آری ... چشمها را باید شست ...بیایید لیوانها را به کناری بگذاریم ، وقتی دریای رحمتش را کرانه نیست
گاهی ماشینی عظیم بخاطر خرابی یا نبود یک قطعه کوچک از کار می افتد ،امیدوارم کوچک بودن های ظاهری مان ، ما را از اهمیت و مفید بودن خود غافل نکند ...آری کوچک بودن های مفید و مهم، هیچ کم از بزرگی ندارد.زنده باد کوچک بودنهای مفید، زنده باد ...
پیرمرد از دختر پرسید:- غمگینی؟
- نه.
- مطمئنی؟
- نه.
- چرا گریه می کنی؟
- دوستام منو دوست ندارن.
- چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
- نه.
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.
- راست می گی؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...
به راحتی میشه دل دیگران رو شاد کرد حتی با یک حرف سا ده