فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط
به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد
سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی
هی زمستان برود، "باز زمستان برسد"!
پویا_جمشیدی
فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط
به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد
سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی
هی زمستان برود، "باز زمستان برسد"!
پویا_جمشیدی
بگو به هر که رسیدی، دعا کند ما را
مگر من و تو به زورِ دعا به هم برسیم
فرامرز_عرب_عامری
حرف هایش از نوازش های او شیرین تر است
از هر انگشتش هنر میریزد، از لب بیشتر
سعید_صاحب_علم
گاه در هر حالتی یکرنگ بودن خوب نیست
مثل تقویمی که با تو زرد شد سرتاسرش
جواد_منفرد
شاخه ی عشق مرا خشکانده سرمای نگاهت
ظاهرا اردیبهشتی، گرچه آبانی همیشه
طاهره_اباذری_هریس
از دوستان توقّعِ ما ترکِ دشمنیست
ما قانعیم اگر به همین اکتفا کنند!
تأثیر_تبریزی
در شیشه کرد «خون» مرا آنکه پیش از این
آورده بود قلب مرا با زبان به دست...
علیرضا_بدیع
دریغا! آنکه گه گاهی به دردم یاد میکردی
عزیزم داشتی اول، به آخر خوار میداری
عراقی
تو آن شعری که من جایی نمی خوانم،
که میترسم
به جانت چشم زخم آید چو می گویند
تحسینم
محمدعلی_بهمنی
بی گمان هرگز کسی چون من نکرد
خویشتن را مایۀ آزار خویش
از منست این غم که بر جان من است
دیگر این خود کرده را تدبیر نیست
فروغ_فرخزاد