صفحه 4 از 8 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31 به 40 از 72

موضوع: شعرهايي از ديوان شمس تبريزي

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    بر گرد گل می گشت دی نقش خیال یار من
    گفتم درآ پرنور کن از شمع رخ اسرار من

    ای از بهار روی تو سرسبز گشته عمر من
    جان من و جان همه حیران شده در کار من

    ای خسرو و سلطان من سلطان سلطانان من
    ای آتشی انداخته در جان زیرکسار من

    ای در فلک جان ملک در بحر تسبیح سمک
    در هر جمال از تو نمک ای دیده و دیدار من

    سردفتر هر سروری برهان هر پیغامبری
    هم حاکمی هم داوری هم چاره ناچار من

    خاکم شده گنجور زر از تابش خورشید تو
    وز فر تو پرها دمد از فکرت طیار من

    ای در کنار لطف تو من همچو چنگی بانوا
    آهسته‌تر زن زخمه‌ها تا نگسلانی تار من

    تا نوبهار رحمتت درتافت اندر باغ جان
    یا خار در گل یاوه شد یا جمله گل شد خار من

    از دولت دیدار تو وز نعمت بسیار تو
    صد خوان زرین می نهد هر شب دل خون خوار من

    هر شب خیال دلبرم دست آورد خارد سرم
    تا برد آخر عاقبت دستار من دستار من

    آن کم برآورد از عدم هر لحظه در گفت آردم
    تا همچو در کرد از کرم گفتار من گفتار من

  2. Top | #32

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    چو مست روی توام ای حکیم فرزانه
    به من نگر تو بدان چشم‌های مستانه

    ز چشم مست تو پیچد دلم که دیوانه است
    که جنس همدگر افتاد مست و دیوانه

    دل خراب مرا بین خوشی به من بنگر
    که آفتاب نظر خوش کند به ویرانه

    بکن نظر که بدان یک نظر که درنگری
    درخت‌های عجب سر کند ز یک دانه

    دو چشم تو عجمی ترک و مست و خون ریزند
    که می‌زند عجمی تیرهای ترکانه

    مرا و خانه دل را چنان به یغما برد
    که می‌دود حسنک پابرهنه در خانه

    به باغ روی تو آییم و خانه برشکنیم
    هزار خانه چو صحرا کنیم مردانه

    صلاح دین تو چو ماهی و فارغی زین شرح
    که فارغ است سر زلف حور از شانه

  3. Top | #33

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    عشق تو آورد قدح پر ز بلای دل من
    گفتم می می نخورم گفت برای دل من

    داد می معرفتش با تو بگویم صفتش
    تلخ و گوارنده و خوش همچو وفای دل من

    از طرفی روح امین آمد و ما مست چنین
    پیش دویدم که ببین کار و کیای دل من

    گفت که ای سر خدا روی به هر کس منما
    شکر خدا کرد و ثنا بهر لقای دل من

    گفتم خود آن نشود عشق تو پنهان نشود
    چیست که آن پرده شود پیش صفای دل من

    عشق چو خون خواره شود رستم بیچاره شود
    کوه احد پاره شود آه چه جای دل من

    شاد دمی کان شه من آید در خرگه من
    باز گشاید به کرم بند قبای دل من

    گوید که افسرده شدی بی‌من و پژمرده شدی
    پیشتر آ تا بزند بر تو هوای دل من

    گویم کان لطف تو کو بنده خود را تو بجو
    کیست که داند جز تو بند و گشای دل من

    گوید نی تازه شوی بی‌حد و اندازه شوی
    تازه‌تر از نرگس و گل پیش صبای دل من

    گویم ای داده دوا لایق هر رنج و عنا
    نیست مرا جز تو دوا ای تو دوای دل من

    میوه هر شاخ و شجر هست گوای دل او
    روی چو زر اشک چو در هست گوای دل من

  4. Top | #34

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    عید نمای عید را ای تو هلال عید من
    گوش بمال ماه را ای مه ناپدید من

    بود من و فنای من خشم من و رضای من
    صدق من و ریای من قفل من و کلید من

    اصل من و سرشت من مسجد من کنشت من
    دوزخ من بهشت من تازه من قدید من

    جور کنی وفا بود درد دهی دوا بود
    لایق تو کجا بود دیده جان و دید من

    پیشتر از نهاد جان لطف تو داد داد جان
    ای همگی مراد جان پس تو بدی مرید من

    ای مه عید روی تو ای شب قدر موی تو
    چون برسم بجوی تو پاک شود پلید من

    جسم چو خانقاه جان فکرت‌ها چو صوفیان
    حلقه زدند و در میان دل چو ابایزید من

    دم نزم خمش کنم با همه رو ترش کنم
    تا که بگوییم تویی حاضر و مستفید من

  5. Top | #35

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    آمد آمد نگار پوشیده
    صنم خوش عذار پوشیده

    داد از گلستان حسن و جمال
    باغ را نوبهار پوشیده

    در زمین دل همه عشاق
    رسته شد سبزه زار پوشیده

    آن دم پرده سوز گرمش را
    هر طرف گرمدار پوشیده

    همگنان اشک و خون روان کرده
    خونشان در تغار پوشیده

    بوی آن خون همی‌رسد به دماغ
    همچو مشک تتار پوشیده

    تا از آن بو برند مشتاقان
    سوی آن یار غار پوشیده

    شمس تبریز صدقه جانت
    بوسه‌ای یا کنار پوشیده

  6. Top | #36

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    مرا یارا چنین بی‌یار مگذار
    ز من مگذر مرا مگذار مگذار

    به زنهارت درآمد جان چاکر
    مرا در هجر بی‌زنهار مگذار

    طبیبی بلک تو عیسی وقتی
    مرو ما را چنین بیمار مگذار

    مرا گفتی که ما را یار غاری
    چنین تنها مرا در غار مگذار

    تو را اندک نماید هجر یک شب
    ز من پرس اندک و بسیار مگذار

    مینداز آتش اندک به سینه
    که نبود آتش اندک خوار مگذار

    دمم بگسست لیکن بار دیگر
    ز من بشنو مرا این بار مگذار

  7. Top | #37

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    مکن یار مکن یار مرو ای مه عیار
    رخ فرخ خود را مپوشان به یکی بار

    تو دریای الهی همه خلق چو ماهی
    چو خشک آوری ای دوست بمیرند به ناچار

    مگو با دل شیدا دگر وعده فردا
    که بر چرخ رسیدست ز فردای تو زنهار

    چو در دست تو باشیم ندانیم سر از پای
    چو سرمست تو باشیم بیفتد سر و دستار

    عطاهای تو نقدست شکایت نتوان کرد
    ولیکن گله کردیم برای دل اغیار

    مرا عشق بپرسید که ای خواجه چه خواهی
    چه خواهد سر مخمور به غیر در خمار

    سراسر همه عیبیم بدیدی و خریدی
    زهی کاله پرعیب زهی لطف خریدار

    ملوکان همه زربخش تویی خسرو سربخش
    سر از گور برآورد ز تو مرده پیرار

    ملالت نفزایید دلم را هوس دوست
    اگر رهزندم جان ز جان گردم بیزار

    چو ابر تو ببارید بروید سمن از ریگ
    چو خورشید تو درتافت بروید گل و گلزار

    ز سودای خیال تو شدستیم خیالی
    کی داند چه شویم از تو چو باشد گه دیدار

    همه شیشه شکستیم کف پای بخستیم
    حریفان همه مستیم مزن جز ره هموار

  8. Top | #38

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    صد بار بگفتمت نگهدار
    در خشم و ستیزه پا میفشار

    بر چنگ وفا و مهربانی
    گر زخمه زنی بزن به هنجار

    دانی تو یقین و چون ندانی
    کز زخمه سخت بسکلد یار

    می‌بخش و مخسب کاین نه نیکوست
    ما خفته خراب و فتنه بیدار

    می‌گویم و می‌کنم نصیحت
    من خشک دماغ و گفت و تکرار

    می‌خندد بر نصیحت من
    آن چشم خمار یار خمار

    می‌گوید چشم او به تسخر
    خوش می‌گویی بگو دگربار

    از تو بترم اگر ننوشم
    پوشیده نصیحت تو طرار

    استیزه گرست و لاابالیست
    کی عشوه خورد حریف خون خوار

    خامش کن و از دیش مترسان
    کز باغ خداست این سمن زار

    خاموش که بی‌بهار سبزست
    بی‌سبلت مهر جان و آذار

  9. Top | #39

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102

    انجیرفروش را چه بهتر
    انجیرفروشی ای برادر

    سرمست زییم مست میریم
    هم مست دوان دوان به محشر

    گر خاک شویم وگر بریزیم
    ساقی با ماست بنده پرور

    خاکش خوش باد کوست عاشق
    خاکش ز شراب جان مخمر

    آن خاک شکوفه کرد یعنی
    مستیم از این سر و از آن سر

    مهتر چو خراب گشت و خوش شد
    خاکست خرابتر ز مهتر

    خاکی گشتی چو مست گشتی
    ملاح تو برکشید لنگر

    خود لنگر ما گسست کلی
    هر لوح جدا ز لوح دیگر

    از بند و ز غرقه بازرستند
    هر تخته کشتی است رهبر

    چون خوش نبود چنین خرابی
    بگشای دو چشم عقل و بنگر

  10. Top | #40

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    6262
    نوشته ها
    106
    پسندیده
    255
    مورد پسند : 71 بار در 46 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 70.0.3538.102
    با نی گفتم که بر تو بیداد ز کیست .... بی هیچ زیان ناله و فریاد تو چیست

    گفتا که ز شکری بریدند مرا ... بی ناله و فریاد نمیدانم زیست

صفحه 4 از 8 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فواره وار، سربه هوايي و سربه زير
    توسط zolal در انجمن شعر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-21-2018, 09:41 AM
  2. چه خوش افسانه مي گويي
    توسط !!yalda!! در انجمن شعر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-16-2017, 09:30 AM
  3. نكات ابتدايي سرمه دوزي
    توسط pari32184 در انجمن هنر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-04-2017, 01:51 PM
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-19-2017, 12:42 PM
  5. درسهايي از قران
    توسط Shady :) در انجمن ديگر مسائل
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-24-2016, 12:37 PM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن