بغلم میکنی و میروم آهسته به خواب
تو بیا گوشه آغوش من ای عشق بخواب
گل سر باز کن و ناز بکن در بغلم
پلک بالا بزن و بر شب این شعر بتاب
عطر موهای تو پیچیده در انگشتانم
مثل کاشان معطر شده با عطر گلاب
داغ لبهای تو بر صورت من جا مانده است
بوسه های تو بهشتی تر از انگور و شراب
با تو این عقربه ها هم سر ذوق آمده است
می دود روی همین صفحه ساعت به شتاب
عشق مفهوم قشنگیست که با آمدنت
می خزد در دل من چون خزه ای بر مرداب
بی تو یک حجم حقیر است برایم تهران
تو بیا روح بده، آب بیاور به سراب
دلبریهای تو پر کرد غزل را بانو
باز هم دسته گلی تازه دلم داد به آب