اگه رابطه مون رو با کسی قطع کرده ایم، به خاطر اینه که از دستش عصبانی هستیم ، نه اینکه دیگه دوستش نداشته باشیم .فکر میکنم حکایت قطع شدن خیلی از رابطه هاست. نه لزوماً رابطههای عشقی، بلکه حتی ارتباط های دوستی یا فامیلی. لزوماً احساسمون نسبت به اون شخص عوض نمیشه، بلکه فقط از دستش ناراحت میشیم.
دلم گرفته است, دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به مهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
پ-ن ۱ : قرار نیست هر کسی که دوست یا رفیق توست، به دلیل عدم ارتباط دوستانه ی تو با آقا یا خانم فلانی، رابطه اش را با آقا یا خانم فلانی قطع کند. مگر در روزگاری که تو با فلانی هم کلام بودی، رابطه ات را با تمام افرادی که مورد غضب وی بودند کنار گذاشتی؟ نه عزیز من! عصر عصر ارتباطات است و آدمی ناگزیر از ایجاد رابطه با دیگران است.
پ-ن ۲ : از جنس مونث که باشی, پنج ساله باشی یا پونصد ساله, وزیر باشی یا وکیل ،روان شناس باشی یا شاعریا مترجم یا خانه دار یا مادر دوازده تا بچه یا خود پرنسس دیانا یا جسیکا سیمپسون یا خانم اپرا , در هر برهه ای از زندگی با حداقل یکی از سه نوع مساله ی ذیل درگیر هستی: رقابت ها با دوستان و شکست های عشقی خودت یا دوستانت, مشکلات با خانواده ی همسر خودت و یا مشکلات دوستانت با خانواده ی همسرشان, یا مشکلات با عروس خانواده ی خودت یا دوستانت!
عجب طفلک های سرگشته ای هستد این دختران حوا!