کاش آدمیزاد دکمه "برگشت" داشتیا حتی"بازگشت به تنظیماتِ کارخانه"می تونست برگرده به روزایی کهبعضی آدم ها رو نمی شناختکاش آدمیزاد دکمه یِ"برگشت" داشتاز دوست داشتنِ بعضیا...کاش می تونست برگـرده به روزایِ "داشتـن"و"بودن" یه آدمایی یه چیـزایی تو زندگیش....کاش دکمه یِ"لغو نصبِ دلتنگی "داشت...یا بلد بود چجوری میشه دوست نداشتدلتنگ نشد، دردِ نبـودن نکشید...کاش آدمیزاد یه ورژنِ جدید داشت کهتوش این همه دست و پاش بسته نبودمیتونست آدم هارو از فاصله یِ دور بغل کنه،ببوسه، یابرگـردونه خیلی هارو که رفتن،که اشتباهی رفتن...می تونست از خاطره ها بِکِشَتِش بیرون و بگه"لعنتی ما که تو این خاطرهکلی حالمون خوب بود، چرا،چی شد که رفتی"...کاش می تونست اسم و خاطره یِ بعضی هاروحذف کنه از گذشته ها وحضورِ یه سری آدم ها رو نصب کنهتو لحظه هاش...کاش آدمیزاد یه ورژنِ جدید داشت کهتوش این همه دست و پاش بسته نبود...#فاطمه_صابری_نیا