برای تو .....میبینمت بر قله ای

[!!yalda!!]

میبینمت بر قله ای
قله ی ارزوها
نرمی و ظریف
دوری و نزدیک
گرمی و سوزان
مرا سبز میکنی
با بارش نگاهت
با ابشار صدایت
مرا سبز میکنی
با طوفان وجودت
با زلزله ی خنده هایت
با عطر نفسهایت

و من همان باغم
که همه ی وجودم انتظار است.......

[!!yalda!!]

سکوتی همراه با نگاهی
که پر از فریاد است
گرم و اتشین
میسوزاند ....
اما چون پروانه ای
بر شانه ات مینشیند
عطر وجودت
چون قاصدکی
پروازکنان به سویم میاید
و باز من شعله میگیرم.....

[!!yalda!!]

نمـــی توانی به کسی بگویی
از دوست داشتن یک نفــر خودداری کند
دوست داشتن
با چیـــزهای دیگر
خیــــلی فرق می کند ​

[!!yalda!!]

وقتی طلوع میکنی
تمام سیاهی قطره قطره اب میشود
تمام تنهایی و بی تابی میرود ناپدید میشود
وباز...
و باز تو بر قله ای مثل همیشه
تو بر فراز دل ایستاده ای
ومن به تو مینگرم....
خیره بر این نوری که چشم را تابان و دل را روشن میکند.....

[!!yalda!!]

در هوایت نفس میکشم

[!!yalda!!]

به انجا برسی همه فصلش بهار
دل همیشه شادو دور و دور از غبار

در دلت خورشیدو
در نگاهت مهتاب
روزگارت ارام
عشق برای بیتاب

[!!yalda!!]

ای برف ببار بر سر این باغ گلها همه خوابند فقط یاس شکسته

کاش میشد دلتنگی را نقاشی کشید

[!!yalda!!]

تمام خیابان را طی کردم
برف مرا پوشاند
اما انگار با تو قدم میزدم تمام قندیلهایم اب شد

[!!yalda!!]

بگو هستم
بگو هستم , که بمانم درخیالت روز و شب....

انچنان تا که زمین تب کند

اسمان گریه کند

قاصدکها همه یکجا جمع شوند...

و دهندت پیغام......

قلب من میزند از گرمی دستان تو یار......

[!!yalda!!]