لبخند بزن ای نفست صبح بهارییا حرف بزن، در شب ما نور ـ صدا باش
مژگان عباسلو
✦✦✦✦✦✦
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخندنقاب از چهره ترس آفرین مرگ خواهم کَند
لبخند بزن ای نفست صبح بهارییا حرف بزن، در شب ما نور ـ صدا باش
مژگان عباسلو
✦✦✦✦✦✦
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخندنقاب از چهره ترس آفرین مرگ خواهم کَند
خداحافظ! خداحافظ! سفر خوش، راه رؤیا بازپس از تو قحطی لبخند، پس از تو حسرت پرواز
یغما گلرویی
✦✦✦✦✦✦
پشت آن لبخند بهتآور فریبی بیش نیستآنچه آدم را به خاک افکند، سیبی بیش نیست
با همین لبخند شیرینی که درمان من استبر سر دلهای بسیاری بلا آوردهای
سجاد سامانی
✦✦✦✦✦✦
وقت شادی همه لبخند تو را میبوسندخوشتر آن دوست که همشانه هق هق باشد
هرچند نداری تو ز احساس، نشانیمن عاشق لبخند توام، گرچه ندانیمغرور و بداخلاق بشو با همه، امابا من به ازین باش که با خلق جهانی
نفیسه سادات موسوی
✦✦✦✦✦✦
لبخند تو آشوب رباعی داردابروی تو یک جهان فدایی داردبر کارِ فروبسته نگاهت انگاردر خود هنر گره گشایی دارد
جواد مزنگی
تلفیق دو عطر زندگی یعنی اینلبخند دو چتر زندگی یعنی اینپاییز برای عشق فصل خوبیستنقطه سر سطر زندگی یعنی این
امید صباغ نو
✦✦✦✦✦✦
بیراهه دور میزند بی تو دلملبخند به زور میزند بی تو دلم
هر وقت که دیر میکنی مثل سه تاردر مایه شور میزند بی تو دلم
احسان افشاری
قلب من گواه بر تو دارددشوار استفراموشی لبخند تو ...
احمدرضا احمدی
✦✦✦✦✦✦
خداونداتمام حرفهای جهان یک طرفاین راز یک طرف:آیات شماچه قدر، شبیه به لبخند اوست
محمد شمس لنگرودی
✦✦✦✦✦✦
ما در عتاب تو میشکوفیمدر شتابتما در کتاب تو میشکوفیمدر دفاع از لبخند توکه یقین است و باور است...
احمد شاملو
✦✦✦✦✦✦
تودر تمامِ زبانهاترجمهی لبخندی،هر کجای جهان که تو را بخوانندگُل از گُلشان میشکفد
رضا کاظمی
به دیدارم بیا هر شبدلم تنگ است...بیا اِی روشن، اِی روشنتر از لبخند!شبم را روز کندر زیر تنپوش سیاهیها
اخوان ثالث
✦✦✦✦✦✦
بو میکنمزیباترین گُلِ زردِ جهان راو لبخند میزنمانسان، غاریستکه ارواحِ هزار موجود رابر شیارههای کهنهی روحِ خودآویزان کرده است
حسین پناهی
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب میرفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستارهها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده ام ولی
مهلت نمیدهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخندخود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفتپروانه ای که با شب میرفت
این فال را برای دلم دید
محمدرضا شفیعی کدکنی