زندگی شهد گل است
زنبور زمان میخوردش
آنچه می ماند بجا
عسل خاطره هاست
.
.
.
.
.
.
.
چقدر سخته ک بهترین آهنگی ک گوش میدی
تورو یاد بدترین خاطره زندگیت بندازه
.
.
.
.
.
.
.
نه خودش موند نه خاطره هاش
تنها چیزی که مونده جای خالیشه
.
.
.
.
.
.
.
باید پس بدهم این همه خاطره را
خودت راندارم خاطره ات رامیخواهم چه کار
.
.
.
.
.
.
.
خستگی را توبه خاطر مسپار که افق نزدیک است
و خدایی که تورا می بیند وبه عشق تو همه خاطره ها می چیند که تو یادش باشی
.
.
.
.
.
.
.
چه زود گذشت روزهایی که باتوبودم
وچه دیر میگذرد خاطره هایی که باتودارم
.
.
.
.
.
.
.
نفس عمیق کفاف نمی دهد
سیگار روشن می کنم
خاطره ها سنگینند
.
.
.
.
.
.
.
یکی بیاید و دست این خاطره ها را بگیرد و ببرد گردش
کلافه کردند مرا بسکه نق میزنند به جانم
.
.
.
.
.
.
.
نمیبخشمت
به خاطره تموم خنده هایی که ازصورتم گرفتی
به خاطره تموم غمهایی که روی صورتم نشوندی
به خاطره دلی که برام شکستی
به خاطره احساسی که برام پرپرکردی
به خاطره زخمایی که تووجودم نشوندی
ولی میبخشمت
به خاطره عشقی که تودلم حک کردی
.
.
.
.
.
.
.
برای خانه تکانی دلم امروز وقت خوبی ست
چه سخت است پاکیزه کردن همه چیز
از زدودن خاطره های کهنه گرفته
تا شستن گردوغبار دلتنگی
روی طاقچه های تنهایی
آه! ای خدا! خانه تکانی چه سخت است
.
.
.
.
.
.
.
این قدر ب خاطره احساساتم رو دست خو ردم ک دلم می خواهد
مثل یک جنایت کار فقط با یک چاقو ب جان احساساتم بیوفتم
و پاره پاره اش کنم
.
.
.
.
.
.
.
وقتی به یه آهنگی میرسی که باهاش کلی خاطره داری
مهم نیست کجا باشی کی پیشت باشه فقط تویی و اون آهنگ
و خاطراتی که لحظه به لحظه برات تازه تر میشند
.
.
.
.
.
.
.
آرام می آیم همانجای همیشگی، سر همان ساعت همیشگی با همان شوق که می شناسیش
با خودم حرف می زنم، برای خودم خاطره تعریف می کنم
و بی صدا مثل همیشه می روم بی آنکه تو آمده باشی
.
.
.
.
.
.
.
زندگی دفتری از خاطره هاست!
یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست!
یک نفر همسفر سختی ها!
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد!
اما همه همسفر و رهگذریم!
انچه باقیست فقط خوبی هاست
.
.
.
.
.
.
.
درد من تویی درد دنیا که غمی نیست
من ازت خاطره دارم خاطره درد کمی نیست