طبیبان بر سر بالین من گویند:
که امشب تا سحر این عاشق دیوانه می میرد
دلم در سینه می سوزد
تو را نادیده می میرم
حدیث آرزوهایم همه ناگفته می ماند
اگر مرا دوست نداشتهباشی
دراز میکشم و میمیرم
مرگ نه سفری بیبازگشت است
و نه ناگهان محو شدن
مرگ دوست نداشتن توست
درست آن موقع که باید دوست بداری....
نام = مرده ﻣﺘﺤﺮﻙ
نام خانوادگی = تنها
ﻣــــــﺦ = ﺗﻌــﻄﯿﻞ
ﺟــــــﯿﺐ=……سوال بعدلطفا.
ﺍﻋﺼـــﺎﺏ = داغــــــووون
ﺍﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ = ﺟﺎﻧـــــم…!!؟؟
ﺩﻝ = ﺗﻨـــﮓ
ﻏﻢ = تــا دلت بخــواد
ﺷﺎﺩﯼ = معنی این رونمیدونم
ﻣﺤﺒﺖ = رفـــت
ﻋﺸﻖ =نپرس
ﺭﻓﯿﻖ = کـــــوو؟؟؟؟
ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ = چی نمیشنومتکرار کن…
خیانت = ظرفیت پشتم تکمیل شده از جلو خنجــر میزنن .
ﺭﻓﺎﻗﺖ=قدیمی شد دیدی سلام مارم برسون.
حِسِت = حسم مثه برگیه که میدونم باد ازهر طرف بیاد آخــــرش میفتم…
ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ؟؟ = دردامو اگــه بشنوی خودت برامآرزو مـــــــرگ میکــــنی…
آرزو = ﻣﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﮔﮕﮕﮕ� �ﮕﮕﮕﮕﮓ…
نقطه سرقبر……..
گاهی آنقدر دلم می گیرد
می خواهد بمیرد
بعد بیایی
تکانم بدهی
بگویی :
چشم هایت را باز کن !
لعنتی! وقت مرگ نیست !
آمده ام دوستت بدارم
و من
دوباره بمیرم !
ناشتا بودم از تو سیر شدم
در شلوغی آزمایشگاه
خون من را به شیشه می کردند
خون من...!یک مریض بی همراه
هیچ کس را به جا نیاوردم
خیره ماندم در آینه به کسی
امشب از دست می روم بی تو
قبل این که به داد من برسی
پسری که به پای تو مانده
پُر تر از عقده های نارس بود
توی این زندگی نامعلوم
وقت خوابش فقط مشخص بود
سر ساعت فقط عوض می شد
قرص ها و ملافه های سفید
جسدم مثل برگه ی ترخیص
دست در دست این و آن چرخید
باید از این به بعد با یادت
فکر دنیای دیگری باشم
گرچه تشخیص دکترم این است
که در این قبر بستری باشم!
روی قبرم بنویسید
به یک خط درشت ...
حسرت دیدن دلدارمرا آخرکشت ...!
بنویسیدکسی
گریه برایم نکند ...
چون که خوردم ز همه خنجرآلوده زپشت ...!
بنویسید کسی
گل نگذارد اینجا ...
جزگلم هیچ گلی بوی ندارد اینجا
خیلی سخته بمیری...
نه مادری...
نه پدری...
نه برادری...
نه خواهری...
سخته کسی نیست برات گریه کنه...
لباس مشکی بپوشه...
برات مراسم بگیره...
نذری بده...خیرات کنه...
سخته میفهمی سخت...
بدون هیچ کس...
تک و تنها میرم...
برای همیشه اسمم رسمم...
همه چیزم برا همیشه فراموش میشه...
توم راحت میشه...
همه راحت میشن...
خوشبحالتون...