یـک عـمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانــه ام ز چـشـم گـریـان مـن بـیـفـتـد
یـک عـمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانــه ام ز چـشـم گـریـان مـن بـیـفـتـد
در طلب، ما بی زبانان اُمّتِ پروانه ایم !
"سوختن" از عرضِ مطلب پیشِ ما آسانتر است .
ویرایش توسط !!yalda!! : 02-02-2017 در ساعت 05:12 PM
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تا دست ارادت به تو دادهست دلمدامان طرب ز کف نهادهست دلم
یک عمر پریشانی دل، بسته به موییاست
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
موی سپید را فلکم رایگان نداداین رشته را به نقد جوانی خریده ام
مرا پرسند چونی چونم ای دل
جگر پر درد و دل پر خونم ای دل
لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یادشعله دیدم سرکشی های توام آمد به یاد
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟ *** طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
یار رب چه چشمه ای است محبت که من از آن یک قطره آب خوردم و دریا گریستم