صفحه 3 از 7 نخستنخست 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 21 به 30 از 62

موضوع: کتاب پروانه‌ات خواهم ماند مریم‌حید ر زاده

  1. Top | #21
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند حرفها یک دل
    حرفها یک دل
    بیا در کوچه باغ شهر احساس
    شکست لاله را جدی بگیریم
    اگر نیلوفری دیدیم زخمی
    برای قلب پر دردش بمیریم
    بیا در کوچه های تنگ غربت
    برای هر غریبی سایه باشیم
    بیا هر شب کنار نور یک شمع
    به فکر پیچک همسایه باشیم
    بیا ما نیز مثل روح باران
    به روی یک رز تنها بباریم
    بیا در باغ بی روح دلی سرد
    کمی رویا ی نیلوفر بککاریم
    بیا در یک شب آرام و مهتاب
    کمی هم صحبت یک یاس باشیم
    اگر صد بار قلبی را
    شکستیم
    بیا یک بار با احساس باشیم
    بیا به احترام قصه عشق
    به قدر شبنمی مجنون بمانیم
    بیا گه گاه از روی محبت
    کمی از درد لیلی بخوانیم
    بیا از جنگل سبز صداقت
    زمانی یک گل لادن بچینیم
    کنار پنجره تنها و بی تاب
    طلوع آرزوها را ببینیم
    بیا یک شب به این
    اندیشه باشیم
    چرا این آبی زیبا کبود است
    شبی که بینوا می سوخت از تب
    کنار او افق شاید نبوده ست
    بیا یک شب برای قلبهامان
    ز نور عاطفه قابی بسازیم
    برای آسمان این دل پاک
    بیا یک بار مهتابی بسازیم
    بیا تا رنگ اقیانوس آبیست
    برای موج ها دیوانه باشیم
    کنار هر
    دلی یک شمع سرخست
    بیا به حرمتش پروانه باشیم
    بیا با دستی از جنس سپیده
    زلال اشک از چشمی بشوییم
    بیا راز غم پروانه ها را
    به موج آبی دریا بگوییم
    بیا لای افق های طلایی
    بدنبال دل ماهی بگردیم
    بیا از قلبمان روزی بپرسیم
    که تا حالا در این دنیا چه کردیم
    بیا یک شب به این اندیشه باشیم
    به فکر درد دلهای شکسته
    به فکر سیل بی پیایان اشکی
    که روی چشم یک کودک نشسته
    به فکر سیل بی پایان اشکی
    که ر.ی چشم یک کودک نشسته
    به فکر اینکه باید تا سحرگاه
    برای پیوند یک شب دعا کند
    ز ژرفای نگاه یک گل سرخ
    زمانی مرغ آمین را صدا
    کرد
    به او یک قلب صاف و بی ریا داد
    که در آن موجی از آه و تمناست
    پر از احساس سرخ لاله بودن
    پر از اندوه دلهای شکیباست
    بیا در خلوت افسانه هامان
    برای یک کبوتر دانه باشیم
    اگر روزی پرستو بی پناهست
    برای بالهایش لانه باشیم
    بیا با یک نگاه آسمانی
    ز درد یک
    ستاره کم نماییم
    بیا روزی فضای شهرمان را
    پر از آرامش شبنم نماییم
    بیا با بر گ های گل سرخ
    به درد زنبقی مرهم گذاریم
    اگر دل را طلب کردند از تو
    مبادا که بگویی ما نداریم
    بیا در لحظه های بی قراری
    به یاد غصه مجنون بخوابیم
    بیا دلهای عاشق را بگردیم
    که شاید ردی از قلبش بیا بیم
    بیا در ساحل نمناک بودن
    برای لحظه ای یکرنگ باشیم
    بیا تا مثل شب بوهای عاشق
    شبی هم ما کمی دلتنگ باشیم
    کنار دفتر نقاشی دل
    گلی از انتظار سرخ رویید
    و باران قطره های آبیش را
    به روی حجم احساس پاشید
    اگر چه قصه دل ها درازست
    بیا به آرزو عادت نماییم
    بیا با آسمان پیمان ببندیم
    که تا او هست ما هم با وفاییم
    بیا در لحظه سرخ نیایش
    چو روح اشک پاک و ساده باشیم
    بیا هر وقت باران باز بارید
    برای گل شدن آماده باشیم

  2. Top | #22
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند حسرت سفر
    حسرت سفر
    دیگر بس است پونه از سفر بیا
    بغض تمام پنجره ها در غمت شکست
    چشمم به حرمت غم تو تا سحر گریست
    در ساحل عبور تا صبحدم نشست
    در کوچه
    های حادثه تنها شدن بس ست
    دیگر برای عاطفه هم طاقتی نماند
    رفتی و آن قناری زیبا و مهربان
    یک نغمه هم برای دل عاشقان نخواند
    با دیدن طلوع دو روح همیشه سبز
    قلبم برای تازه شدن تنگ می شود
    تو رفته ای و نقره مهتاب آرزو
    از غصه غروب تو کمرنگ می شود
    یک شب به
    احترام دل عاشقم بیا
    مرد از غمت ستاره دل آسمان من
    هر شب کنار پنجره تنها نشسته ام
    شاید بگیری از دل رویا نشان من
    از آن زمان که رفته ای از کوچه باغ عشق
    در چشم یاس عاطفه باران گرفته است
    جرم تو بی گناهی و اندوه تو بزرگ
    صبر و قرار از دل یاران گرفته است
    رفتی و دل به
    یاد نگاه بهاریت
    در آرزوی یک تپش عاشقانه است
    امواج سرخ دیده دریایی دلم
    غرق نیاز و حسرت و اشک بهانه است
    روحم فدای خستگی چشم عاشقت
    جرم تو مهربان شدن و بی ریایی شدن
    تنها گناه آن دل دریایی تو بود
    یک روز محض خاطر گل ها فدا شدن
    اما بدان فرشته من در جهان
    عشق
    دست غریب لاله فشردن گناه نیست
    اینجا هنوز مثل نگاهتو هیچ کس
    تسکین درد یاسمن بی پناه نیست
    حس لطیف و آبی باران انتظار
    تنها بلوری از دل بی انتهای تست
    سوگند آسمانی دل های مهربان
    هر شب به احترام شکفتن برای تست
    دیگر بس است پونه من از سفر بیا
    پیوند
    عشق با این دل شیدا همیشگی ست
    دیدار با طراوت چشمانت ای بهار

  3. Top | #23
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند خواب
    خواب
    آن سوی افق پرنده ها بی تابند
    غرف دل بی ریای یک مهتابند
    نیلوفر باغ آرزویم آرام
    امواج قشنگ شهر دریا خوابند

  4. Top | #24
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند دشت سرخ عاطفه
    دشت سرخ عاطفه
    ای معلم دشت سرخ عاطفه
    با تو می شد غنچه ها را ناز کرد
    با تو می شد سبز همپای نسیم
    تا فراسوی افق پرواز کرد
    می توان با هر نگاه آبی
    ات
    عکس زیبای شقایق را کشید
    میتوان با هحی آرام تو
    شادمان تا شهر پیچک ها دوید
    با تبسم های گرمت می توان
    به تمام یاس ها لبخند زد
    با نسیم پاک یادت می توان
    عشق را با هر دلی پیوند زد
    در تپش های د ل هر غنچه ای
    هر زمان و هرکجا رویای تست
    مرهم زخم تمام یاس
    ها
    فطره های احساس از دریای تست
    در گلستان سپید مدرسه
    عطر جان بخش شقایق ها تویی
    در میان غنچه های باغ عشق
    رز تویی نرگس تویی مینا تویی
    ای که خورشید میان آسمان
    با امید چشم هایت زنده است
    ای که اقیانوس دانش از رخت
    وزنگاه آبی ات شرمنده ست
    ای معلم
    دشت سرخ عاطفه
    با تو می شد یک شقایق را سرود
    دوستت دارم از اعماق وجود
    بر تو صد ها شاخه گل صدها درود

  5. Top | #25
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند راز نگاه
    راز نگاه
    من راز نگاهت را
    از آینه پرسیدم
    چشمان نجیبت را
    از دور پرستیدم
    باران شدم و چون اشک
    بر عشق تو باریدم
    من شمع وجودم را
    به
    مهر تو بخشیدم
    مثل گل نیلوفر
    چشم تو بهاری شد
    از پیش دلم آرام
    رفتی و نفهمیدم
    مرز دل و چشم تو
    از شهر افق پیداست
    من سرخی گل ها را
    در خنده تو دیدم
    در شهر اقاقی ها
    تو پاک ترین عشقی
    من راز شکفتن را
    از باغ دلت چیدم
    لبخند زدی آرام
    بر
    گونه غمناکم
    من با گل لبخندت
    بر حادثه خندیدم
    ای کاش دو چشم تو
    سر فصل افق ها بود
    آن وقت ترا هر صبح
    از پنجره می دیدم
    وقتی گل آرامش
    در باغ دلم رویید
    گلبرگ وجودم را
    بر عشق تو پیچیدم
    خورشید شدی و رفتی
    تا اوج شکوفایی
    من از عطش عشقت
    بر آینه تابیدم
    تا می روی از اینجا
    دل خسته و طوفانی ست
    رفتی و دگر باره
    از کوچ تو رنجیدم
    در جاده پیچک ها
    چشمم به گلی افتاد
    احساس شکفتن را
    از غنچه گل چیدم
    چشمان تو دریایی ست
    موجش گل تسکینم
    به حرمت چشمانت
    شب باز نخوابیدم
    تو باز
    نفهمیدی
    از عشق چه می گویم
    آرام گذشتی و
    من باز نرنجیدم
    از شعله عشق من
    خورشید هویدا شد
    از شوق تمنایت
    تا صبح درخشیدم
    گم شد گل اشک من
    در دشت نگاه تو
    آن وقت حضورت را
    در خاطره فهمیدم
    ای کاش گلی می شد
    لبخند پر از مهرت
    تا آن گل
    خوشبو را
    از خاطره می چیدم
    در جاده احساسم
    سرگشتگی ات پیچید
    آن وقت حضورت را
    در کوچه دل دیدم
    سرچشمه احساست
    پیوند دل و دریاست
    تنها من از آن احساس
    پر گشتم و نوشیدم

  6. Top | #26
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند رز عشق
    رز عشق
    بیا با افق مهربانی کنیم
    غم پونه را آسمانی کنیم
    بیا تو ی نقاشی قلبمان
    رز عشق را ارغوانی کنیم

  7. Top | #27
    SarGol
    رنگین کمان
    ای کاش گل بودی و من از باغها می چمیدمت
    یا که طلوعی بودی و از پنجره می دیدمت
    ای کاش چشمانت ضریحی داشت چون رنگین کمان
    هر وقت باران
    می گرفت از دور می بوسیدمت

  8. Top | #28
    SarGol
    زندگی
    در حیرتم ز ثانیه های بهار عمر
    در حسرت عبور شکیبای زندگی
    در انتظار طایفه سبز بودنم
    در انتظار رویش مینای زندگی
    در زندگی تمام غزل
    ها سراب بود
    شعری نماند در دل شیدای زندگی
    تو تا کنون تراوش یک اشک دیده ای
    که پر کند سراسر دریای زندگی
    شب تا سحر میان نقابی ز فاصله
    من بودم و تفکر فردای زندگی
    آن دور دست کوچه آلاله های سرخ
    یک کودک آمده به تماشا ی زندگی
    پس زندگی چه بود جز آهنگ یک نفس
    موسیقی تبسم و غوغای زندگی
    ای کاش می شد از گل آلاله کلبه ساخت
    در آن نشست و رفت به دنیای زندگی
    مفهوم زندگی نه به معنای بودنست
    در یک گل است لذت معنای زندگی
    یک جرعه عشق با کمی از شهد عاطفه
    اینست راز سبز مداوای زندگی
    گلدان لاله های شفق خشک شد ز غم
    در انتظار یاس
    شکوفای زندگی
    من ماندم و کبوتر و یک باغ آرزو
    در جستجوی لذت و گرمای زندگی
    یعنی کجاست آن سر دنیای آرزو
    کم کهن ز شرح حال دارزای زندگی

  9. Top | #29
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند زیر درخت آرزو
    زیر درخت آرزو

    می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشه
    من باشم و تو باشی یک شب مهتابی باشه
    می خوام یه کاری بکنم شاید بگی دوسم
    داری
    می خوام یه حرفی بزنم که دیگه تنهام نذاری
    می خوام برات از آسمون یاسای خوشبو بچینم
    می خوام شبا عکس تو رو تو خواب گل ها ببینم
    می خوام که جادوت بکنم همیشه پیشم بمونی
    از تو کتاب زندگیم یه حرف رنگی بخونی
    امشب می خوام برای تو یه فال حاقظ بگیرم
    اگر که خوب در نیومد
    به احترامت بمیرم
    امشب می خوام تا خود صبح فقط برات دعا کنم
    برای خوشبخت شدت خدا خدا خدا کنم
    امشب می خوام رو آسمون عکس چشات و بکشم
    اگه نگاهم نکنی ناز نگاتو بکشم
    می خوام تو رو قسم بدم به جون هر چی عاشقه
    به جون هر چی قلب صاف رنگ گل شقایقه
    یه وقتی که من نبودم بی خبر
    از اینجا نری
    بدون یه خداحافظی پر نزنی تنها نری
    به موقعی فکر نکنی دلم واست تنگ نمیشه
    فکر نکنی اگه بری زندگی کمرنگ نمیشه
    اگه بری شبا چشام یه لحظه هم خواب ندارن
    آسمونای آرزو یه قطره مهتاب ندارن
    راسیتی دلت میآد بری بدون من بری سفر
    بعدش فراموشم کنی برات بشم به
    رهگذر
    اصلا بگو که دوست داری اینجور دوست داشته باشم
    اسم تو رو مثل گلا تو گلدونا کاشته باشم
    حتی اگه دلت نخواد اسم تو تو قلب منه
    چهره تو یادم می آد وقتی که بارون می زنه
    ای کاش منم تو آسمون به مرغ دریایی بودم
    شاید دوسم داشتی اگه آهوی صحرایی بودم
    ای کاش بدونی
    چشمات و به ثد تا دنیا نمی دم
    یه موج گیسوی تو رو به صد تا دریا نمی دم
    به آرزوهام می رسم اگر که تو پیشم باشی
    اونوقت خوشبخت میشم مثل فرشته ها تو نقاشی
    تا وقتی اینجا بمونی بارون قشنگ و نم نمه
    هوای رفتن که کنی کرگ گلای مریمه
    نگام کن و برام بگو بگوی می ری یا می مونی
    بگو
    دوسم داری یا نه مرگ گلای شمعدونی
    نامه داره تموم میشه مثل تموم نامه ها
    اما تو مثل آسمون عاشقی و بی انتها

  10. Top | #30
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند زیر سایبان یاد
    زیر سایبان یاد
    دریای دل آبی ست
    تویی فانوس زیبایش
    اگر آینه یک دنیاست
    تویی معنای دنیایش
    تو یعنی دسته گل را
    ز آن سوی افق چیدن
    تو
    یعنی پاکی باران
    تو یعنی لذت دیدت
    تو یعنی یک شقایق را
    به یک پروانه بخشیدن
    تو یعنی از سحر تا شب
    به زیبایی درخشیدن
    تو یعنی کبوتر را
    ز تنهایی رها کردن
    خدای آسمان ها را
    به آرامی صدا کردن
    تو یعنی مثل نیلوفر
    همیشه مهربان بودن
    تو یعنی
    باغی از مریم
    تو یعنی کهکشان بودن
    تو یعنی چتری از احساس
    برای قلب بارانی
    تو یعنی پیک آزادی
    برای روح زندانی
    تو یعنی دست یک گل را
    به دست اطلسی دادن
    تو یعنی در زمستان ها
    به فکر پونه افتادن
    تو یعنی رویح باران را
    متین و ساده بوسیدن
    و یا در
    پاسخ یک لطف
    به روی غنچه خندیدن
    اگر چه دوری از اینجا
    تو یعنی اوج زیبایی
    کنارم هستی و هر شب
    به خوایم باز می آیی
    اگر هرگز نمی خوابند
    دو چشم سرخ و نمناکم
    اگر در فکر چشمانت
    شکسته قلب غمناکم
    ولی یادم نخواهد رفت
    که یاد تو هنوز اینجاست
    میان سایه روشن ها
    دل شیدای من تنهاست
    نباید زود می رفتی
    و از دل کوچ می کردی
    افق ها منتظر ماندند
    که از این راه برگردی
    تگر یک آسمان دل را
    به قصد عشق بردارم
    میان عشق و زیبایی
    ترا من دوست می دارم
    چه زیبا می شود روزی
    به پایان آید این یلدا
    دل
    تو آسمان گردد
    و روح سبز من شیدا
    به یادت تا سحرگاهان
    نگاهم رسخ و بارانی ست
    تو تا از دور برگردی
    به هجران تو زندانی ست

صفحه 3 از 7 نخستنخست 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن