یلدا بانو و بهداد باید خدمت هر دوی شما عرض کنم که من دیگه گرگ بارون دیده شدم، و بیدی نیستم که با این بادا بلرزم. من مثل شماها ترسو نیستم که قبل از اعلام حکم ، برم واسه حفظ آبروم بای بدم. عین یه شیر زن وایمیسم تا برام تصمیم بگیرن. حتی اگه حذف هم بشم بازم از اینجا نمی رم. اینجا مثل خونمه میفهمید؟ اینجا با دوستام خندیدم ، اشک ریختم، دردمو گفتم و درد اونارو شنیدم. واسه بقای یکپارس همه کار میکم .حتی شده تبدیل به یه مترسک میشم ، اما نمی ذارم کلاغها محصول اینجارو نوک بزنن. کور میکنم دشمنای اینجارو. محسن اگه منو از در بندازه بیرون از پنجره میام تو. فکر دیدید من عین شما منافقا هستم، نه من فرشته هستم، کارم محافظته. تو دنیای واقعی با میکروبا میجنگمو مواظب بیمارا هستم، اینجا هم میکروبها و دشمنای یکارسو از پا در میارم. دست تو دست دوستام میزارم اینجارو میسازم. فکر کردی میرم، وقتی اینجا 4 تا یوزر داشت اومدم . اومدم واسه موندن . حالا که داره باغش محصول میده ، فکر کردی ولش میکنم. نه!!! زهی خیال باطل
زنده باد یکپارس و دوستداران یکپارس پرچمممم