صفحه 4 از 7 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31 به 40 از 62

موضوع: کتاب پروانه‌ات خواهم ماند مریم‌حید ر زاده

  1. Top | #31
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند سرنوشت من و چشمهایت
    سرنوشت من و چشمهایت
    ایکاش در چشم هایت تردید را دیده بودم
    یا از همان روز اول از عشق ترسیده بودم
    ایکاش آن شب که رفتم از آسمان گل بچینم
    جای گل رز
    برایت پروانگی چیده بودم
    گل را به دست تو دادم حتی نگاهم نکردی
    آن شب نمی دانی اما تا صبح لرزیده بودم
    آن شب تو با خود نگفتی که بر سرمن چه آمد
    با خود نگفتی ز دستت من باز رنجیده بودم
    انگار پی برده بودی دیوانه ات گشته ام من
    تو عاشق من نبودی و دیر فهمیده بودم
    از آن
    شب سرد پاییز که چشم من به تو افتاد
    گفتم ایکاش شب ها هر گر نخوابیده بودم
    از کوچه که می گذشتیم حتی نگاهم نکردی
    چشمت پی دیگری بود این را نفهمیده بودم
    آن شب من و اشک و مهتاب تا صبح با هم نشستیم
    ایکاش یک خواب بد بود چیزی من دیده بودم
    تو اهل آن دوردستی من یک اسیر زمینی
    عشق زمین و افق را ایکاش سنجیده بودم
    بی تو چه شبها که تا صبح در حسرت با تو بودن
    اندوه ویرانیت را تنها پرستیده بودم
    وقتی صدا کردی از دور با عشوه ای نادرت را
    آن لهجه نقره ای را ایکاش نشنیده بودم
    انگار تقصیر من بود حق با تو و آسمان است
    وقتی که تو می گذشتی از دور
    خندیده بودم
    اما به پروانه سوگند تنها گناهم همین ست
    جای تو بودم اگر من صد بار بخشیده بودم
    باید برایت دعا کرد آباد باشی و سرسبز
    ایکاش هرگز نبینی چیزی که من دیده بودم
    اندوه بی اعتنای چه یادگار عجیبی ست
    اما چه شب ها که آن را از عشق بوسیده بودم
    حالا بدان تو که
    رفتی در حسرت بازگشت
    یک آسمان اشک آن شب در کوچه پایشده بودم
    هر گز پشیمان نگشتم از انتخاب تو هرگز
    رفتی که شاید بدانم بیهوده رنجیده بودم
    حالا تو را به شقایق دیگر بیا کوچ کافیست
    جای تو بودم اگر من این بار بخشیده بودم

  2. Top | #32
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند سفر به رویا
    سفر به رویا
    برای چندمین بار از تو گفتم
    که شهر عشق تو پایان ندارد
    به یادت هست زخمی بر دلم هست
    که جز لبخند تو درمان ندارد
    زلالی تو به رنگ
    اشک برکه
    تو با روح شقایق آشنایی
    تو در آیینه سرخ غزل ها
    همیشه ابتدا و انتهایی
    کنار پنجره تنهای تنها
    میان هاله ای از غم نشستم
    تو آرایشگر چشمان موجی
    و من زیباییت را می پرستم
    تو با بارانی از جنس نیازم
    مرا به ساحل ادراک خواندی
    و با زیباترین
    فانوس دریا
    مرا تا قعر دریا ها رساندی
    نوروز جشن میلاد سپیده
    به باران یک سبد لبخند دادی
    تو دست زرد یاس خسته ای را
    به چشم عاشقان پیوند دادی
    تمام سرزمین آرزو را
    به دنبال گلستان تو گشتم
    میان سقف گیتی را گشودم
    پی یک قطره باران تو گشتم
    میان
    کوچه باغ سبز یادت
    ترنم های سرخ آرزو بود
    و در ایوان چشمت یک پرستو
    همیشه با دلم در گفتگو بود
    قسم به آه نرم و خیس ساحل
    قسم به آرزوی پاک دریا
    قسم به ابتدای شعر پرواز
    قسم به انتهای باغ دنیا
    تو چون واژه نیلوفری رنگ
    میان دفتر دل ماندگاری
    اگر شهر نگاهت فرصتی داشت
    به یادم باش در هر روزگاری

  3. Top | #33
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند سقوط
    سقوط
    در حسرت چشم تو دل ماه شکست
    چشمان هزار غنچه در راه شکست
    تو رفتی و بعد تو دلم مثل بلور
    افتاد ز برج شوق و ناگاه شکست

  4. Top | #34
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند شعر یعنی
    شعر یعنی
    شعر یعنی با افق یک دل شدن
    یا لباسی از شقایق دختن
    شعر یعنی با وجود خستگی
    بر سر پروانه دل سوختن
    شعر یعنی سری از اسرار عشق
    شعر
    یعنی یک ستاره داشتن
    شعر یعنی یک نگاه خسته را
    از کویر گونه ای برداشتن
    شعر یعنی داستانی نا تمام
    شعر یعنی جاده ای بی انتها
    شعر یعنی گفتن از احساس موج
    در کنار حسرت پروانه ها
    شعر یعنی آه سرخ لاله ها
    شعر یعنی حرف پنهان در نگاه
    شعر یعنی ترجمان یک نفس
    عمق سایه روشن دشت پگاه
    شعر یعنی یک زلال بی دریغ
    شعر یعنی راز قلب یک صدف
    شعر یعنی درد دلهای نسیم
    حرفی از تنهایی سبز علف
    شعر یعنی تاب خوردن روی موج
    در کنار برکه ساحل ساختن
    شعر یعنی هدیه اس از آسمان
    بهر یاسی بی نوا انداختن
    شعر یعنی فصلی از سال نگاه
    شعر یعنی عاشقانه زیستن
    شعر یعنی پولکی از عشق را
    روی دامان کویری ریختن
    شعر یعنی حس یک پرواز محض
    در میان آسمان پیدا شدن
    شعر یعنی در حصار زندگی
    غرث در گلواژه رویا شدن
    شعر یعنی قصه یک آرزو
    شعر یعنی ابتدای یک غروب
    شعر یعنی تکه ای از آسمان
    شعر
    یعنی وصف یک انسان خوب
    شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
    کم کنم از واژه و حرف و سخن
    شعر یعنی حرف قلبی سرخ و پاک
    نه عبوری ساده چون اشعار من

  5. Top | #35
    SarGol
    شعر یعنی با افق یک دل شدن
    یا لباسی از شقایق دختن
    شعر یعنی با وجود خستگی
    بر سر پروانه دل سوختن
    شعر یعنی سری از اسرار عشق
    شعر
    یعنی یک ستاره داشتن
    شعر یعنی یک نگاه خسته را
    از کویر گونه ای برداشتن
    شعر یعنی داستانی نا تمام
    شعر یعنی جاده ای بی انتها
    شعر یعنی گفتن از احساس موج
    در کنار حسرت پروانه ها
    شعر یعنی آه سرخ لاله ها
    شعر یعنی حرف پنهان در نگاه
    شعر یعنی ترجمان یک نفس
    عمق سایه روشن دشت پگاه
    شعر یعنی یک زلال بی دریغ
    شعر یعنی راز قلب یک صدف
    شعر یعنی درد دلهای نسیم
    حرفی از تنهایی سبز علف
    شعر یعنی تاب خوردن روی موج
    در کنار برکه ساحل ساختن
    شعر یعنی هدیه اس از آسمان
    بهر یاسی بی نوا انداختن
    شعر یعنی فصلی از سال نگاه
    شعر یعنی عاشقانه زیستن
    شعر یعنی پولکی از عشق را
    روی دامان کویری ریختن
    شعر یعنی حس یک پرواز محض
    در میان آسمان پیدا شدن
    شعر یعنی در حصار زندگی
    غرث در گلواژه رویا شدن
    شعر یعنی قصه یک آرزو
    شعر یعنی ابتدای یک غروب
    شعر یعنی تکه ای از آسمان
    شعر
    یعنی وصف یک انسان خوب
    شعر یعنی قلعه ای از جنس عشق
    کم کنم از واژه و حرف و سخن
    شعر یعنی حرف قلبی سرخ و پاک
    نه عبوری ساده چون اشعار من

  6. Top | #36
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند شکایت
    شکایت
    بیا گل شدن را رعایت کنیم
    ز پروانه ماندن حمایت کنیم
    اگر باد غم شاخه ای را شکست
    ز دست هجومش شکایت کنیم

  7. Top | #37
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند عادت
    عادت
    بیا مثل مرغان آشفته هجرت کنیم
    افق را به مهمانی پونه دعوت کنیم
    بیا مثل پروانه های غریب نیاز
    به مهتاب شبهای تنهایی عادت کنیم

  8. Top | #38
    SarGol
    عبور
    با تو غزل ستاره ها نورانی ست
    دل در قفس نگاه تو زندانی ست
    نگذر ز بهار کوچه باغ احساس
    چون بی تو تمام لحظه ها بارانی ست

  9. Top | #39
    SarGol
    دفتر شعر پروانه ات خواهم ماند عشق تو
    عشق تو
    بر گل به اشتیاق تو شبنم گذاشتند
    در کوچه های عاشق دل غم گذاشتند
    تو مثل یاس پاک و سپید و مقدسی
    نام مرا به عشق تو مریم گذاشتند

  10. Top | #40
    SarGol
    عشق تو
    بر گل به اشتیاق تو شبنم گذاشتند
    در کوچه های عاشق دل غم گذاشتند
    تو مثل یاس پاک و سپید و مقدسی
    نام مرا به عشق تو مریم گذاشتند

صفحه 4 از 7 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن