صفحه 4 از 14 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31 به 40 از 140

موضوع: 23 روز برای تولدم مانده است...

  1. Top | #31

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    یک دوست داشتن هایی هم هست
    که از دور است و در سکوت
    که دلت برایش از دور ضعف می رود
    که وقتی حواسش نیست
    چشمانت را می بندی و در دل
    دعایش می کنی
    و با یک بوسه به سویش
    روانه می کنی
    که وقتی بی هوا
    نگاهش با نگاهت
    یکی می شود
    انگار کسی به یک باره
    نفس کشیدن را ممنوع می کند
    یک دوست داشتن هایی هست
    که به یک باره
    بی مقدمه
    پا در کفشِ دلت می کند
    و جا خوش می کند
    و از دستِ تو کاری بر نمی آید
    جز از دور دوستش داشتن
    یک دوست داشتن هایی هست
    ساکت است
    آرام است
    خوب است
    گم است...
    مثل من و تو


  2. 2 کاربر پست L O S T عزیز را پسندیده اند .

    NASHNAS (04-01-2018)

  3. Top | #32

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    ادمهای مهربان .....
    ادمهای احساسی .....
    نمی رنجند.....
    می بخشند .....
    نه یک بار ،......بلکه بارها و بارها ....
    اما وقتی که بروند ،میشکنند ....
    نه به خاطر رفتار شما......نه ...
    به خاطر باور صادقانه خودشان میشکنند ... ..به خاطر گذشتهای خودشان .....میشکنند...
    اما میروند و دیگر بر نمیگردند ...
    ودیگر هیچ وقت ارام نمی شوند ...
    هیچ وقت ...
    اما دیگر بر نمیگردند ...

  4. 2 کاربر پست L O S T عزیز را پسندیده اند .

    NASHNAS (04-01-2018)

  5. Top | #33

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    ای عاشق در انتظار چه نشسته ای
    در انتظار بادهای پاییزی

    یا بارانهای بهاری

    برگهای زرد

    و یا شکوفه های ارغوانی

    در انتظار کدامی؟

    انتظار بیهوده است!

    پنجره را باز کن

    جدار را بشکن

    غبار را بشوی

    و خاطره ها را به خاطره ها بسپار

    تا پایان پایانها مانده است

    این است زندگی این است روزگار !





  6. 2 کاربر پست L O S T عزیز را پسندیده اند .

    NASHNAS (04-01-2018)

  7. Top | #34

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    نمیشود که نمیشَود ؛
    سَرگرم هرچه شُدیم نشُد ؛
    حتّی خودمان را
    مشغولِ کارهایی کردیم که
    فکرش را هم نِمیکردیم ؛
    به هر دَری زدیم بَسته بود ؛
    اصلا انگار یاد گرفته بودم ،
    منتظر میشُدم ،
    ساعت به راس فکر تو برسَد و
    شروع کُنم ..
    شروع کُنم به دویدن روی
    گُذر دلتَنگی ام ..
    بوی نَم باران و شوری اشک هایَم ..
    حالا ساعتِ قَبلی کَم بود ،
    یک ساعت هَم جلوتر رفت تا
    زودتر از هَمیشه
    به این ساعاتِ خودآزاری بِرسیم ....

  8. 2 کاربر پست L O S T عزیز را پسندیده اند .

    NASHNAS (04-01-2018)

  9. Top | #35

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0

  10. 2 کاربر پست L O S T عزیز را پسندیده اند .

    NASHNAS (04-01-2018)

  11. Top | #36

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    نگرانم!
    برای روزهایی که می آیند
    تا از تو تاوان بگیرند و تو را مجازات کنند!
    نگرانم!
    برای پشیمانی ات، زمانی که هیچ سودی ندارد!
    نگرانم!
    برای عذاب وجدانت، که تو را به دار می کشد وُ می کُشد!
    روزگاری رنج تو رنجم بود
    اما روزها خواهند گذشت...
    و تو
    آری تو
    آنچه را به من بخشیدی
    از دست دیگری باز پس خواهی گرفت!
    و آنچه که من به تو بخشیدم، هیچگاه نخواهی یافت!
    اسم تو، صورت تو، و یاد تو
    تنها این چیز ها را بخاطر من می آورد:
    دروغ و دورویی و ذلت ...
    عزیزم!
    تو یک عشق واقعی را از دست دادی ... !

  12. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    NASHNAS (04-01-2018)

  13. Top | #37

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    کـــــــــــاش میدانستــــم ...

    حــــالا که در را بسته ای؛ آن را بکـــــــــوبم ...

    یـــا گوشــــــه ای منتظــــــر بمانـــــم؟











  14. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    NASHNAS (04-01-2018)

  15. Top | #38

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    انکار کن
    خیابانی را که هر روز
    قدم به قدم
    دلتنگی هایمان را به هم نزدیک تر می کرد
    انکار کن
    عاشقانه هایی را
    که روی لب هایمان به رقص می آمد
    انکار کن
    کافه ای قدیمی با فنجان هایی تلخ را
    که شیرینی لب هایمان را دوست داشت
    انکار کن
    حتی انگشت هایت را
    وقتی که دلتنگی بین انگشت های مرا پر میکرد
    انکار کن
    من هم فکر می کنم
    که اتفاقی سر از این شعر درآورده ای

  16. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    NASHNAS (04-01-2018)

  17. Top | #39

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    حس می‌کنم می‌شناسمت!
    از لابه‌لای خاطرات یخ زده‌ام آمده‌ای...
    انگار در انتهای ترانه‌هایی دمیده‌ای
    که سال‌هاست در گلوگاه دلم انبار شده است
    ...
    می‌شناسمت آری!
    تو همانی که با تو قدم به ماورای
    هر چه که هست می‌گذاشتم
    و طنین مهربانی‌ات را در دلم می‌شنیدم
    ...
    می‌شناسمت به یقین!
    از ابتدای خلقت عشق می‌شناسمت
    همان زمانی که دلم
    به حضور پرحرارتت گواهی می‌داد
    ...
    می‌شناسمت آری!
    از نجوای عمیق دلت می‌شناسمت
    وقتی می‌گویی زندگیم...
    وقتی می‌گویی جان دلم...
    وقتی از دلتنگی‌هایت می‌گویی
    ...
    خوب می‌شناسمت!
    تمام این سال‌ها دلم از من نشانی تو را می‌گرفت
    در فراسوی مرزهای دلم
    همیشه دوستت می‌داشتم
    و دوستی و عشق بعید تو
    مرا شوریده‌سر می‌کرد
    ...
    می‌شناسمت به عشق!
    زندگی آنقدر مه‌آلود بود که ما یکدیگر را در عبورها گم کردیم
    اما حالا که پائیز است و
    قطرات مهربان باران تن ذهنم را می‌شوید
    آینه وجودت برایم شفاف‌تر می‌شود
    و من
    بیشتر از همیشه می‌شناسمت...



    دلنوشته:چ زود دیر شد ما از هم جدا شدیم ... عشق را ارزان فروختیم ... و رفتیم


  18. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    NASHNAS (04-01-2018)

  19. Top | #40

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    در میان زن های جهان زنی را می‌شناسم
    که سرگذشت مرا دو نیم کرده است
    زنیی را می‌شناسم
    که مرا مستعمره‌ی خود می‌سازد
    آزادم می‌کند
    گردهم می آوردَم
    پراکنده‌ام می‌کند
    و در دست‌های قدرتمندش پنهانم می‌کند

    در میان زن های جهان زنی را می‌شناسم
    شبیه خدایان یونان
    آذرخش از چشمان او می‌درخشد
    و باران‌ها از دهان او فرومی‌ریزند
    زنی را می‌شناسم
    که وقتی در اعماق جنگل آواز سرمی‌دهد
    درختان به دنبالش راه می‌افتند

    زنی افسانه‌ای را می‌شناسم
    که از بالاپوشش گندم بیرون می‌آورد
    گیاهان را سبز می‌کند
    و موسیقی چشم‌ها را می‌شنود
    با او روی برف و آتش راه می‌روم
    علی‌رغمِ دیوانگی باد و قهقهه‌ی توفان با او راه می‌روم
    مثل خرگوش همراهش می‌روم
    و هیچ‌وقت از او نمی‌پرسم کجا ؟

    زنی را می‌شناسم
    که غنچه‌هایِ در زهدانِ گل‌ها را می‌شناسد
    از هزاران راز باخبر است
    سرگذشت رودخانه‌ها را می‌داند
    و نام گل‌ها را بلد است
    او را در تمام ایستگاه‌های مترو
    و سالن قطارها می‌بینم
    زنی را می‌شناسم
    که هرجا رفتم ، مثل سرنوشت در پی من آمد

    در میان زن های جهان زنی را می‌شناسم
    که مثل معراج از زندگی من گذشت
    و زبانِ گیاهان
    زبانِ دوست داشتن
    و زبانِ آب را به من آموخت
    روزگار سخت اطرافِ مرا شکست
    و نظم اشیاء را تغییر داد

    زنی را می‌شناسم
    که وقتی به او پناه بردم درونم زن را بیدار کرد
    و بیابان قلبم را بیشه‌زار ساخت









  20. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    NASHNAS (04-01-2018)

صفحه 4 از 14 نخستنخست ... 23456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن