صفحه 4 از 16 نخستنخست ... 2345614 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 31 به 40 از 152

موضوع: یک دقیقه مطالعه

Hybrid View

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.


    اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
    دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !
    سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!
    پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
    لقمان جواب داد :
    اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
    اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
    و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست...

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    شخصی ادعای خدایی می کرد، او را پیش خلیفه بردند.
    خلیفه به او گفت: پارسال اینجا یکی ادعای پیغمبری می کرد، او را کشتند.


    گفت: کار خوبی کرده اند چون من او را نفرستاده بودم.


    عبید زاکانی

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.
    متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه می رود مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.
    اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جابه جا کرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت: و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند.

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    فرانسويها ضرب المثلى دارند كه ميگويد:
    "تنها احمق ها هستند كه عوض نميشوند"


    با اين معنا نه تنها در زبان فارسى ضرب المثلى نيست؛
    بلكه برعكس، ضرب المثلی هست كه ميگويد :
    حرف مرد يكى ست!


    آيا آنجا كه مقاومت در برابر تغيير و لجبازى در پذيرش اشتباه
    ريشه اى فرهنگى مى يابد
    مى توان به فردايى بهتر خوشبين بود ..؟!

  5. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    هر کس به طریقی بالا می آید !
    یکی پایش را بر سر دیگری می گذارد
    یکی دستش را در جیب دیگری .


    دیگری دستش را بر زانوی خود میگذارد
    یکی هم پایش را بر روی تمام احساسات یا وجدانش


    در آخر کسی در جای خود نمی ماند
    همه بالا می روند


    مهم این است وقتی به آن بالا رسیدیم
    دریابیم چه‌چیزی به دست آوردیم، روی چه چیزی پا گذاشته ایم و چه چیز
    را به چه قیمت از دست دادیم

  6. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    داستان شیطونی پدر
    دانشجويى از ايران رفته بود مجارستان واسه درس خواندن، بعد از دو سه سال به باباش زنگ ميزنه ميگه:
    بابا من اينجا با يه زن مجارستاني ازدواج كردم.


    باباش عصباني ميشه ميگه:
    بابا اونا همشون كافرن فردا جواب مردم رو چي ميدي؟
    وقتي اومدي ايران نميگن زن فلاني كافره نميگن پسر فلاني زن كافر گرفته...!؟


    خلاصه پسره بعد چند سال با زنش مياد ايران بعد يه چند روزي زنشو ميذاره خونه باباش خودش تنهايي ميره تهران، چون باباش مريضي قندي و چربي داشته زنه هم دكتر بوده حسابي بهش ميرسه هر روز قرص و داروش سر موقع آمپولش به موقع تزريق ميكرده لباساش و حموم و....
    خلاصه مرده خوب ميشه وقتي پسرش برميگرده ميگه: ها بابا زن كافره چطوره؟
    میگه بابا اين كافر نيست ننت كافره،
    یکی از اینا برام بگیر..!!

  7. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    كمانگير پير و عاقلي در مرغزاري در حال آموزش تيراندازي به دو جنگجوي جوان بود.

    در آن سوي مرغزار نشانه ي كوچكي كه از درختي آويزان شده بود به چشم مي خورد. جنگجوي اولي تيري را از تركش بيرون مي كشد. آن را در كمانش مي گذارد و نشانه مي رود. كماندار پير از او مي خواهد آنچه را مي بيند شرح دهد.
    مي گويد: «آسمان را مي بينم. ابرها را. درختان را. شاخه هاي درختان و هدف را.» كمانگير پير مي گويد: «كمانت را بگذار زمين تو آماده نيستي.»
    جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد .كمانگير پير مي گويد: «آنچه را مي بيني شرح بده.»
    جنگجو مي گويد: «فقط هدف را مي بينم.»
    پيرمرد فرمان مي دهد: «پس تيرت را بينداز. تير بر نشان مي نشيند.»
    پيرمرد مي گويد: «عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد نشانه گيريتان درست خواهد بود و تيرتان بر طبق ميلتان به پرواز در خواهد آمد.»
    بر اهداف خود متمركز شويد.
    تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود. اما مهارتي است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است.

  8. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    هنگامی که در زندگی اوج میگیری
    دوستانت می فهمند
    تو چه کسی بودی
    اما هنگامی که تو زندگی
    زمین میخوری.
    آنوقت تو می فهمی،
    که دوستانت چه کسانی بودند!


    سقراط

  9. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    از عارفی پرسیدند: خورشيد بهتر است يا ماه؟
    گفت: ماه!
    چون خورشيد در روز روشن در می آيد پس وجودش سودی ندارد!
    اما ماه شب را روشن می کند، پس بهتر است!
    و در آخر گفت: این حکایت زندگی انسان است...
    لطف بی اندازه دیده نخواهد شد
    کمتر که باشی، باارزش می شوی!
    لطف ما باید به اندازه وسعت دید دیگران باشد، نه بیشتر...

  10. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیریت
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    2
    نوشته ها
    4,252
    پسندیده
    4,138
    مورد پسند : 3,176 بار در 2,076 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 71.0.3578.98
    بزرگمهرحکیم در کشتی نشسته بود که طوفان شد. ناخدا گفت: دیگر امیدی نیست و باید دعا کرد.


    مسافران همه نگران بودند اما بزرگمهر آرام نشسته بود. گفتند: در این وقت چرا این گونه آرامی؟
    او گفت: نگران نباشید زیرا مطمئنم که نجات پیدا می کنیم.
    سرانجام همان گونه شد که او گفته بود و کشتی به سلامت به ساحل رسید. مسافرین دور بزرگمهر حلقه زدند که تو پیامبری یا جادوگر؟از کجا می دانستی که نجات پیدا می کنیم؟
    بزرگمهر گفت: من هم مثل شما نمی دانستم. اما گفتم بگذار به اینها امیدواری بدهم. چرا که اگر نجات نیافتیم دیگر من و شما زنده نیستیم که بخواهید مرا مواخذه کنید.

صفحه 4 از 16 نخستنخست ... 2345614 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
حـامـیان انجمـن