تو را در خواب می بینم شمالی می شود حالم
شمال شعرهای من! عجب احساس مغروری!
تو را در خواب می بینم شمالی می شود حالم
شمال شعرهای من! عجب احساس مغروری!
Anoosh (06-13-2019)
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
mohsen32 (06-13-2019)
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل به هرکس بست، اما دوستت دارم...
Anoosh (06-14-2019),Mohammadtaha (06-15-2019)
نگاهت میکنم انگار دریاییست در چشمم
هم از تسکین فراوانم، هم از آشوب سرشارم
سعید_سکاکی
Mohammadtaha (06-15-2019),mohsen32 (06-14-2019)
بفرما؛ آخرش این شد؛ هزاران شهر دور از هم
دوتامان غرق تنهایی و محو حالتی مبهم
Anoosh (06-14-2019)
کار دشوار است برمن ،وقت کار است ای اجل
سعی کن باشد که گردانی مرا آسان خلاص
Anoosh (06-14-2019)
تو را بخشیدم آن روزی که از من رد شدی، آری
که پل ها خوب می فهمند معنای گذشتن را
Anoosh (06-14-2019),Mohammadtaha (06-15-2019)
دلم به غارت بوس از لب ِتو مشتاق است
چو طفل شوخ که مایل بود به چیدن گل
mohsen32 (06-15-2019)
سری دارم که سامان نیست او را
به دل دردی که درمان نیست او را
به راه انتظارم هست چشمی
که خوابی هم پریشان نیست او را
mohsen32 (06-15-2019)
شد لشکر غم بی عدد از بخت میخواهم مدد
تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند
Anoosh (06-16-2019)