هی فلانی....
سختی ولی
سنجیدنت را دوست دارم
فلسفه ای
فهمیدنت را دوست دارم
آرامشی
مثل هوای بعد باران
حس خوشِ
بوییدنت را دوست دارم
هی فلانی....
سختی ولی
سنجیدنت را دوست دارم
فلسفه ای
فهمیدنت را دوست دارم
آرامشی
مثل هوای بعد باران
حس خوشِ
بوییدنت را دوست دارم
را
دوست دارم؛
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا به زندگی
دلبسته می کند...
این
شب نیست
که طولانیست
خیال داشتن تو است که بند نمیآید...
تـــــو
"بیمــۂ عُمــر"ِ مني
ترڪــم نڪن
تو فقط با من بمان؛
درڪم نڪن
هر چہ مي خواهي بگـو
اما نرو
سایہ ات را از سرِمن ڪم نڪن
دوستت دارم عشقم
هیچ میدانی
که من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم...؟!
اگر نباشی ، دنیا عاشقانه هایش را یک به یک خط می زند.
بی نهایت دوستت دارم زندگیمی تو
شب است و دیر وقت ...
و جز دوستت دارم
باقی کارها
بماند برای فردا...
سکوت می کنم....!
چون صدای تو را در سکوت می شنوم !
تو که تمام دنیای پر از فریادم را
به یک باره خاموش کردی !
و به من سکوت را هدیه دادی...!!!
سکوت همیشه به معنای" رضایت " نیست
گاهی یعنی خسته ام از اینکه
مدام به کسانی که
هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی دهند
توضیح دهم .
سکـوت می کنم ،
نه اینکه دردی نیسـت،
گلویی نمانده است برای فـریـاد
کاش اینقدر که حالا هستـی،دیـروز بـودی
امروز بی فایده است
من از دیــــروز شکسته ام ؛
مرهــم امروزت
نوشداروی پس از مرگ سهراب است...
اگر وقت نداري حالم را بپرسي، درکت ميکنم!
اگر وقت نداري با من صحبت کني، درکت ميکنم!
اگر وقت نداري مرا ببيني، درکت ميکنم!
اما اگر بعد از تمام اينها، ديگر دوستت نداشتم
اينبار نوبت توست که درکم کني!
من بمیرم که تو را رنجِ مضاعف دادم
عذرِ تقصیر، عزیزم! به خطا افتادم!
من بمیرم که کمی اشک به چشمت آمد
از همان روز، غمینم، به خدا ناشادم!
گفته بودم که گُلم محرم و نامحرم هست
«زُلف بر باد مَده تا ندهی بر بادم»!