هنوز
دامنه دارد
هنوز هم که هنوز است
درد
دامنه دارد
شروع شاخهٔ ادراک
طنین نام نخستین
تکان شانهٔ خاک
و طعم میوهٔ ممنوع
که تا تنفس سنگ
ادامه خواهد داشت
و درد
هنوز دامنه دارد...
#قیصر_امینپور
هنوز
دامنه دارد
هنوز هم که هنوز است
درد
دامنه دارد
شروع شاخهٔ ادراک
طنین نام نخستین
تکان شانهٔ خاک
و طعم میوهٔ ممنوع
که تا تنفس سنگ
ادامه خواهد داشت
و درد
هنوز دامنه دارد...
#قیصر_امینپور
!!!SHAHIN!!! (04-28-2019),mohsen32 (04-28-2019)
ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ!
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ!!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﻗﻠﺐﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﺎﺵﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﺎﺵﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻫﻦ
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، ﮐﻮﺩﮐﯽ، ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺁﺏ
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ
حیف هرگز قابل تکرار نیست!
!!!SHAHIN!!! (05-05-2019),*Arezoo* (05-05-2019),mohsen32 (05-05-2019)
تو را به ترانهها بخشیدم
به صدای موسیقی
به سکوت شکوفهها
که به میوه بدل میشوند
و از دستم میچینند
تو را به ترانهها بخشیدم
با من نمان!
عمر هیچ درختی ابدی نیست
باید به جدایی از زندگی عادت کرد.
◾️شمس لنگرودی
شخصیتهایی در مناند
که با هم حرف نمیزنند
که همدیگر را غمگین میکنند
که هرگز دورِ یک میز غذا نخوردهاند
شخصیتهایی در مناند
که با دستهایم شعر مینویسند
با دستهایم اسکناسهای مُرده را ورق میزنند
دستهایم را مُشت میکنند
دستهایم را بر لبهٔ مبل میگذارند
و هم زمان
که این یکی مینشیند
دیگری بلند میشود، میرود
شخصیتهایی در مناند
که با برف ها آب میشوند
با رودها میروند
و سالها بعد
در من میبارند
شخصیتهایی در مناند
که در گوشهای نشستهاند
و مثلِ مرگ با هیچ کس حرف نمیزنند
شخصیتهایی در مناند
که دارند دیر میشوند
دارند پایین میروند
دارند غروب میکنند
و آن یکی هم نشسته است
روبه روی این غروب٬ چای میخورد
شخصیتهایی در مناند
که همدیگر را زخمی میکنند
همدیگر را میکُشند
همدیگر را
در خرابههای روحم خاک می کنند
من امّا
با تمام شخصیتهایم
دوستت دارم
#گروس_عبدالملكيان
!!!SHAHIN!!! (04-28-2019),mohsen32 (04-28-2019)
لذت دنیا...
داشتن کسی است...
که دوست داشتنش...
حواسی برای آدم نمیگذارد …
#امیر_وجود
!!!SHAHIN!!! (05-05-2019),mohsen32 (05-05-2019)
وقتی که خواب نیست ز رویا سخن مگو
آنجا که آب نیست، ز دریا سخن مگو
پائیزها، به دور و تسلسل رسیده اند
از باغهای سبز و شکوفا سخن مگو
دیریست دیده، غیر حقارت ندیده است
بیهوده از شکوه و تماشا سخن مگو
ظلمت، صریح با تو سخن گفت، پس تو هم
از شب به استعاره و ایما سخن مگو
با آنکه بسته است به نابودیات کمر
از مهر و آشتی و مدارا، سخن مگو
خورشید ما به چوبهی اعدام بسته شد
از صبح و آفتاب در اینجا سخن مگو
#حسین_منزوی
!!!SHAHIN!!! (05-09-2019),*Arezoo* (05-09-2019),mohsen32 (05-09-2019)
فواره وار سر به هوایی و سر به زیر!
چون تلخی شراب دل آزار و دلپذیر
ماهی تویی و آب من و تُنگ، روزگار!
من در حصار تُنگ و تو در مشت من اسیر
مرداب زندگی همه را غرق کرده است
ای عشق همتی کن و دست مرا بگیر
ای مرگ می رسی به من اما چقدر زود
ای عشق می رسم به تو اما چقدر دیر
شیرینی فراق کم از شور وصل نیست
گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر
چشم انتظار حادثه ای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر
*Arezoo* (05-11-2019)
می ده که گرچه گشتم، نامه سیاه عالم
نومید کی توان بود، از لطف لایزالی
از چار چیز مگذار، گر عاقلی و زیرک
امن و شراب بیغش، معشوق و جای خالی
mohsen32 (05-16-2019)
ما شكست ِ خويش را
مدیون ِ گلوله نيستيم
ما سینه های ستبری داريم..
جمجمههای آهنین..
كودكان ِ بیجان..
زنان ِ بی آغوش.
تنها «گلوله» نداریم!
خنجرهايمان
قرن هاست خون ندیدهاند..
شمشیرهایمان زنگار بستهاند..
دستهای خالی ِ ما ، «غبار» گرفته است
اين
واقعيت ِ شكست ِ ماست ....
#سمیح_القاسم
mohsen32 (05-18-2019)