تنها زن ایرانی دارنده دکترای گیتار در دنیا (عکس)
«لی لی افشار» بانوی ایرانی دكتری گیتار دارد و اولین زنی محسوب می شود كه در دنیا به این عنوان دست یافته است، او تاكنون كنسرت های زیادی را در سراسر دنیا و حتی ایران برگزار كرد كه همگی با استقبال مخاطبان مواجه شد. به گزارش ایران ناز او استاد دانشگاه در ممفیس آمریكا است و سالی چند بار در ایران برای بانوان در تهران كنسرت می گذارد و البته كلاس های موسیقی برگزار می كند…* علاقه من به موسیقی سنتی ایرانی
ذهنیت من به موسیقی ایرانی همان چیزهایی است كه در زمان بچگی شنیده بودم، و خب همان شنیده ها برای من كافی بود كه هر جا آوای موسیقی ایرانی به گوشم می رسید توجه ام به آن جلب می شد از آنجایی كه من در آمریكا زندگی می كنم در آنجا هم موسیقی ایرانی به گوشم می خورد، چون ایرانی ها در آنجا زیادند اما خب رفته رفته میل به یادگیری در موسیقی ایرانی در من بیشتر شد با خودم گفتم حالا دیگر وقتش فرا رسیده است تا من این موسیقی را دنبال كنم برخی به من می گویند چرا زودتر از این به فكر یادگیری این سبك موسیقی نیفتادی كه من هم در جواب آنها می گویم چون می خواستم گیتار نوازیم را به یك سطح جهانی برسانم و بعد به كار دیگری روی آورم. اگر بخواهیم در كاری پیشرفت كنیم، باید روی آن كار تمركز كنیم؛ بنابراین نمی خواستم حین پیشرفت گیتار نوازی ام به موسیقی و ساز دیگری فكر كنم. البته همیشه در ذهنم بود كه روزی به موسیقی زادگاهم بپردازم كه خوشبختانه در سال های اخیر فرصت آن پیش آمد و اگر دیر وارد این حوزه شدم، به خاطر مشغله فراوان بود.
* سفر به دیار فرنگ بعد از ادامه تحصیل در هنرستان هنرهای زیبا در سال ۱۳۵۶ برای ادامه تحصیل به آمریكا سفر كردم و تا مقطع دكترا به ادامه تحصیل پرداختم و در حال حاضر دارای دكترای گیتار كلاسیك از دانشگاه فلوریدا هستم و هم دكترای نوازندگی گیتار در دانشگاه ممفیس را اداره می كنم.
*چرا به گیتار علاقمند شدم
علاقه من به موسیقی به ویژه گیتار ریشه در دوران كودكی ام دارد، من در آن دوران بسیار خجالتی و حساس بودم به همین خاطر چندان با بچه های دیگر معاشرت نمی كردم اما زمانی كه با موسیقی به ویژه گیتار آشنا شدم این امكان برای من فراهم شد تا بتوانم با جهان اطرافم به شیوه ای دیگر ارتباط برقرار كنم من از لحظه ای كه صدای گیتار را شنیدم شیفته آن شدم و حس كردم حمل و نقل راحت آن و طنین جذاب آن نسبت به سایر سازها برای من در اولویت قرار دارد. پدر من از علاقه من نسبت به گیتار استقبال كرد و بستر را برای من فراهم كرد، تا بتوانم این ساز را به شكل آكادمیك یاد بگیرم. یك هفته بعد از خریدن اولین گیتار توسط پدرم به صورت خصوصی به یاد گرفتن این ساز پرداختم
* موسیقی من را منظم كرده است شاید برایتان جالب باشد موسیقی در زندگی من تاثیر زیادی داشته است كه پررنگ ترین آن هم نظمی بوده كه در زندگی من ایجاد كرده است چرا كه در موسیقی هم، باید آدم منظم باشد. باید هر روز تمرین كرد. دست كم ۵ یا ۶ ساعت در روز. من در دوره ای كه شاگرد بودم، ۱۰ ساعت تمرین می كردم. ایران كه بودم خیلی كار می كردم اما آمریكا كه رفتم بیشتر تمرین می كردم. چون دیدم در آنجا رقابت بین افراد بیشتر و چقدر سطح بالاتر است و چقدر آدم باید به بالاتر و بالاتر، بالاتر برسد. همه كسانی هم كه موسیقی كار كرده اند، می دانند كه در موسیقی هیچ وقت نقطه پایانی وجود ندارد، هر قدر كه در این عرصه پیشرفت كنید باز هم، باید تلاش مضاعفی را برای پیشرفت داشته باشید، هیچ گاه این تلاش ها پایانی ندارد و مانند كارهای دیگر نیست كه یك تایم خاص را برای یادگیری آن پشت سر بگذارید و بعد با خودتان بگویید، همه چیز تمام شده است، حداقل این موضوع در مورد من صدق نمی كند. حتی زمانی هم كه گیتار نمی زنم، نت ها در سر من هستند.
من از صبح كه بیدار می شوم تمرین می كنم و نت حفظ می كنم. بعد باید چندین ساعت تمرین كنم. شب هم دوباره تمرین… آمادگی مدام برای كنسرت… كنسرت های من از یك سال قبل تعیین شده اند و من می دانم كه كجا قرار است كنسرت بدهم و در كدام شهر و بعد از آن هم كجا… به همین دلیل هم مدام باید برای كنسرت كنسرت بعدی، بعدی و بعدی آمادگی داشته باشم. یعنی تمام زندگی من این است كه هفته دیگر كجا می زنم، سال دیگر كجا…
* ایرانی ها با استعداد هستند مدتی است كه در طی سفرهایم به ایران به آموزش هنرجویان ایرانی می پردازم از نظر من ایرانی ها افراد بسیار با استعدادی هستند شاید یكی از دلایلش این باشد كه اینجا از نظر امكانات، فستیوال های موسیقی و معلم های مختلف و دسترسی به آثار متفاوت و نت و… كمتر هست. بنابراین با توجه به كمبودی كه هست، آنها باید بیشتر كار كنند. آنجا همه چیز هست، ولی آنقدر هم قدرش را نمی دانند. اینجا تشنگی هنرجویان بیشتر است و در نتیجه، پشتكار و كار هم بیشتر است، به همین خاطر از اینكه فرصتی دست داد كه من به آموزش هموطنانم بپردازم واقعاً لذت می برم.
* زندگی با ریتم موسیقی
بالاخره شغل و نوع زندگی هر فرد، روی خصوصیات اخلاقی آن فرد تاثیر می گذارد، موسیقی هم باعث شده كه من با جزئیات بیشتری به دنیای پیرامونم نگاه كنم و میزان حساسیتم هم از مردم دیگر بالاتر است. گوش من در اثر شنیدن موسیقی بسیار حساس شده است و هر صدای كوچكی توجه من را به خود جلب می كرد، سال ها من گوشم را برای شنیدن نت های موسیقی تربیت كردم و خب همین نكته، من را فرد جزئی نگری كرده است چون صدای شهر طبیعت و یا… هر چیز دیگری را می شنوم و خب همه این صداها هم كه گوشنواز نیستند، برخی از این صداها روی اعصاب فرد تاثیر می گذارد، اما من سعی كردم با دانش خاصی آن را مدیریت كنم و تمركزم را روی صحنه از دست ندهم.
* اجرا و لحظه ناب حقیقت بی تردید برای هر موزیسینی یكی از بهترین لحظه های زندگی، لحظه رفتن روی سن است، برای من صحنه اجرا، «لحظه حقیقت» است. چرا كه بی درنگ شما بی هیچ پرده پوشی در مقابل مردم قرار می گیرد و باید حقیقت هنرتان را نمایان كنید، هیچ چیزی را شما نمی توانید، از مخاطب تان پنهان كنید، روی صحنه من احساس می كنم جان دوباره ای گرفته ام. چرا كه به نظر من جایی است كه می توان تمام تجربیات و احساساتم را با دیگران شریك كنم. هر اجرایم با اجرای قبلی ام متفاوت است، علت آن هم این است كه هر روز احساس متفاوتی با روز پیش دارم و همین عوامل همواره باعث تازگی اجراهایم می شود. هیچ چیز برای من مانند یك اجرای زنده انرژی و هیجان بخش نیست.
با او بیشتر آشنا شوید
لیلی افشار در سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد، از ۱۰ سالگی فراگیری گیتار را آموخت، او از نوازندگان بزرگ گیتار كلاسیك در جهان است و برای چندین سال به عنوان بهترین نوازنده گیتار كلاسیك جهان انتخاب شد. او نخستین زن جهان است كه در رشته اجرای گیتار كلاسیك به درجه دكتری رسیده است.
افشار كه دكترای خود را از دانشگاه ایالتی فلوریدا دریافت كرد، تاكنون جوایز زیادی را برده و در حال حاضر استاد دانشگاه ممفیس آمریكاست. وی با مدرك لیسانس و فوق لیسانس موسیقی در رشته «نوازندگی گیتار» از «كنسرواتواربوستون» و «كنسرواتوار نیوانگلند» فارغ التحصیل شد.
لیلی خانم افشار یكی از ۱۲ نوازنده بین المللی گیتار است!؟ او كنسرت های متعدد كلاسیكی در ایران، آمریكا، انگلیس، ایرلند، كانادا، فرانسه، دانمارك، ایتالیا، آفریقای جنوبی و نیوزلند برگزار كرده است.
وی همچنین به عنوان بهترین گیتاریست كلاسیك زن جهان، برنده جایزه «ارویل.ایچ، گینس» شده است. به جز آلبوم های زیادی كه از او منتشر شده است باید به كتاب وی با عنوان «پنج آواز محلی ایرانی» اشاره داشت.
لیلی افشار زمانی كه ۳۰ سال بیشتر نداشت، در سال ۱۹۸۹ بر كرسی پروفسوری خود در دانشگاه «ممفیس» تكیه زد و ۱۸ سال است كه در پایه لیسانس، فوق لیسانس و دكترای نوازندگی گیتار در همین دانشگاه تدریس می كند، ضمن اینكه جایزه استاد برجسته این دانشگاه را در سال ۲۰۰۰ به دست آورد.
كلاس های او در ایران
كلاس های او هر از گاهی با ورودش به ایران برگزار می شود. حرف های لیلی افشار خطاب به هنرجویانش هم جالب است، او پیش از آغاز هر كلاس می گوید: «از هنرجویانم می خواهم كه شعر بگویند، این سبب می شود كه ذهنشان باز شود، بی هدف نباید پای تمرین نشست و سعی نكنید قطعات را از اجرای دیگران كپی كنید، بلكه آن را باید با حس خود اجرا كنید.»
از وی مقاله های زیادی در زمینه موسیقی و نوازندگی گیتار در مجله ها و نشریات تخصصی مشهد و جهان به چاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات جایزه استاد برجسته دانشگاه ممفیس در سال ۲۰۰۰
برنده جایزه سالانه نوازنده برتر گیتار در دوره های دهم، یازدهم و دوازدهم
برنده جایزه الیور اچ گیبسون در سال ۲۰۰۰ برای بهترین نوازنده زن گیتار كلاسیك
برنده جایزه ممفیس چاپتر از طرف آكادمی ملی هنر و دانش آمریكا
برنده جایزه سال ۲۰۰۰ دانشكده امنیت و سرپرست فعالیت های موسیقی در بخش گیتار در دانشگاه ممفیس
برنده جایزه هنر تنسی در رشته موسیقی
برنده جایزه ملی هنر
برنده جایزه اول انجمن گیتار آمریكا
برنده جایزه بزرگ جشنواره موسیقی آپسن
برنده جایزه اول انجمن ملی مدرسین موسیقی
برنده جایزه اول انجمن ملی مدرسین سازه های زهی
عضویت در بین دوازده گیتاریست برجسته جهان برای نوازندگی در گروه استاد آندرس سگویا در دانشگاه كالیفرنیای
«لی لی افشار» بانوی ایرانی دكتری گیتار دارد و اولین زنی محسوب می شود كه در دنیا به این عنوان دست یافته است، او تاكنون كنسرت های زیادی را در سراسر دنیا و حتی ایران برگزار كرد كه همگی با استقبال مخاطبان مواجه شد. به گزارش ایران ناز او استاد دانشگاه در ممفیس آمریكا است و سالی چند بار در ایران برای بانوان در تهران كنسرت می گذارد و البته كلاس های موسیقی برگزار می كند…* علاقه من به موسیقی سنتی ایرانی
ذهنیت من به موسیقی ایرانی همان چیزهایی است كه در زمان بچگی شنیده بودم، و خب همان شنیده ها برای من كافی بود كه هر جا آوای موسیقی ایرانی به گوشم می رسید توجه ام به آن جلب می شد از آنجایی كه من در آمریكا زندگی می كنم در آنجا هم موسیقی ایرانی به گوشم می خورد، چون ایرانی ها در آنجا زیادند اما خب رفته رفته میل به یادگیری در موسیقی ایرانی در من بیشتر شد با خودم گفتم حالا دیگر وقتش فرا رسیده است تا من این موسیقی را دنبال كنم برخی به من می گویند چرا زودتر از این به فكر یادگیری این سبك موسیقی نیفتادی كه من هم در جواب آنها می گویم چون می خواستم گیتار نوازیم را به یك سطح جهانی برسانم و بعد به كار دیگری روی آورم. اگر بخواهیم در كاری پیشرفت كنیم، باید روی آن كار تمركز كنیم؛ بنابراین نمی خواستم حین پیشرفت گیتار نوازی ام به موسیقی و ساز دیگری فكر كنم. البته همیشه در ذهنم بود كه روزی به موسیقی زادگاهم بپردازم كه خوشبختانه در سال های اخیر فرصت آن پیش آمد و اگر دیر وارد این حوزه شدم، به خاطر مشغله فراوان بود.
* سفر به دیار فرنگ بعد از ادامه تحصیل در هنرستان هنرهای زیبا در سال ۱۳۵۶ برای ادامه تحصیل به آمریكا سفر كردم و تا مقطع دكترا به ادامه تحصیل پرداختم و در حال حاضر دارای دكترای گیتار كلاسیك از دانشگاه فلوریدا هستم و هم دكترای نوازندگی گیتار در دانشگاه ممفیس را اداره می كنم.
*چرا به گیتار علاقمند شدم
علاقه من به موسیقی به ویژه گیتار ریشه در دوران كودكی ام دارد، من در آن دوران بسیار خجالتی و حساس بودم به همین خاطر چندان با بچه های دیگر معاشرت نمی كردم اما زمانی كه با موسیقی به ویژه گیتار آشنا شدم این امكان برای من فراهم شد تا بتوانم با جهان اطرافم به شیوه ای دیگر ارتباط برقرار كنم من از لحظه ای كه صدای گیتار را شنیدم شیفته آن شدم و حس كردم حمل و نقل راحت آن و طنین جذاب آن نسبت به سایر سازها برای من در اولویت قرار دارد. پدر من از علاقه من نسبت به گیتار استقبال كرد و بستر را برای من فراهم كرد، تا بتوانم این ساز را به شكل آكادمیك یاد بگیرم. یك هفته بعد از خریدن اولین گیتار توسط پدرم به صورت خصوصی به یاد گرفتن این ساز پرداختم
* موسیقی من را منظم كرده است شاید برایتان جالب باشد موسیقی در زندگی من تاثیر زیادی داشته است كه پررنگ ترین آن هم نظمی بوده كه در زندگی من ایجاد كرده است چرا كه در موسیقی هم، باید آدم منظم باشد. باید هر روز تمرین كرد. دست كم ۵ یا ۶ ساعت در روز. من در دوره ای كه شاگرد بودم، ۱۰ ساعت تمرین می كردم. ایران كه بودم خیلی كار می كردم اما آمریكا كه رفتم بیشتر تمرین می كردم. چون دیدم در آنجا رقابت بین افراد بیشتر و چقدر سطح بالاتر است و چقدر آدم باید به بالاتر و بالاتر، بالاتر برسد. همه كسانی هم كه موسیقی كار كرده اند، می دانند كه در موسیقی هیچ وقت نقطه پایانی وجود ندارد، هر قدر كه در این عرصه پیشرفت كنید باز هم، باید تلاش مضاعفی را برای پیشرفت داشته باشید، هیچ گاه این تلاش ها پایانی ندارد و مانند كارهای دیگر نیست كه یك تایم خاص را برای یادگیری آن پشت سر بگذارید و بعد با خودتان بگویید، همه چیز تمام شده است، حداقل این موضوع در مورد من صدق نمی كند. حتی زمانی هم كه گیتار نمی زنم، نت ها در سر من هستند.
من از صبح كه بیدار می شوم تمرین می كنم و نت حفظ می كنم. بعد باید چندین ساعت تمرین كنم. شب هم دوباره تمرین… آمادگی مدام برای كنسرت… كنسرت های من از یك سال قبل تعیین شده اند و من می دانم كه كجا قرار است كنسرت بدهم و در كدام شهر و بعد از آن هم كجا… به همین دلیل هم مدام باید برای كنسرت كنسرت بعدی، بعدی و بعدی آمادگی داشته باشم. یعنی تمام زندگی من این است كه هفته دیگر كجا می زنم، سال دیگر كجا…
* ایرانی ها با استعداد هستند مدتی است كه در طی سفرهایم به ایران به آموزش هنرجویان ایرانی می پردازم از نظر من ایرانی ها افراد بسیار با استعدادی هستند شاید یكی از دلایلش این باشد كه اینجا از نظر امكانات، فستیوال های موسیقی و معلم های مختلف و دسترسی به آثار متفاوت و نت و… كمتر هست. بنابراین با توجه به كمبودی كه هست، آنها باید بیشتر كار كنند. آنجا همه چیز هست، ولی آنقدر هم قدرش را نمی دانند. اینجا تشنگی هنرجویان بیشتر است و در نتیجه، پشتكار و كار هم بیشتر است، به همین خاطر از اینكه فرصتی دست داد كه من به آموزش هموطنانم بپردازم واقعاً لذت می برم.
* زندگی با ریتم موسیقی
بالاخره شغل و نوع زندگی هر فرد، روی خصوصیات اخلاقی آن فرد تاثیر می گذارد، موسیقی هم باعث شده كه من با جزئیات بیشتری به دنیای پیرامونم نگاه كنم و میزان حساسیتم هم از مردم دیگر بالاتر است. گوش من در اثر شنیدن موسیقی بسیار حساس شده است و هر صدای كوچكی توجه من را به خود جلب می كرد، سال ها من گوشم را برای شنیدن نت های موسیقی تربیت كردم و خب همین نكته، من را فرد جزئی نگری كرده است چون صدای شهر طبیعت و یا… هر چیز دیگری را می شنوم و خب همه این صداها هم كه گوشنواز نیستند، برخی از این صداها روی اعصاب فرد تاثیر می گذارد، اما من سعی كردم با دانش خاصی آن را مدیریت كنم و تمركزم را روی صحنه از دست ندهم.
* اجرا و لحظه ناب حقیقت بی تردید برای هر موزیسینی یكی از بهترین لحظه های زندگی، لحظه رفتن روی سن است، برای من صحنه اجرا، «لحظه حقیقت» است. چرا كه بی درنگ شما بی هیچ پرده پوشی در مقابل مردم قرار می گیرد و باید حقیقت هنرتان را نمایان كنید، هیچ چیزی را شما نمی توانید، از مخاطب تان پنهان كنید، روی صحنه من احساس می كنم جان دوباره ای گرفته ام. چرا كه به نظر من جایی است كه می توان تمام تجربیات و احساساتم را با دیگران شریك كنم. هر اجرایم با اجرای قبلی ام متفاوت است، علت آن هم این است كه هر روز احساس متفاوتی با روز پیش دارم و همین عوامل همواره باعث تازگی اجراهایم می شود. هیچ چیز برای من مانند یك اجرای زنده انرژی و هیجان بخش نیست.
با او بیشتر آشنا شوید
لیلی افشار در سال ۱۳۳۸ در تهران به دنیا آمد، از ۱۰ سالگی فراگیری گیتار را آموخت، او از نوازندگان بزرگ گیتار كلاسیك در جهان است و برای چندین سال به عنوان بهترین نوازنده گیتار كلاسیك جهان انتخاب شد. او نخستین زن جهان است كه در رشته اجرای گیتار كلاسیك به درجه دكتری رسیده است.
افشار كه دكترای خود را از دانشگاه ایالتی فلوریدا دریافت كرد، تاكنون جوایز زیادی را برده و در حال حاضر استاد دانشگاه ممفیس آمریكاست. وی با مدرك لیسانس و فوق لیسانس موسیقی در رشته «نوازندگی گیتار» از «كنسرواتواربوستون» و «كنسرواتوار نیوانگلند» فارغ التحصیل شد.
لیلی خانم افشار یكی از ۱۲ نوازنده بین المللی گیتار است!؟ او كنسرت های متعدد كلاسیكی در ایران، آمریكا، انگلیس، ایرلند، كانادا، فرانسه، دانمارك، ایتالیا، آفریقای جنوبی و نیوزلند برگزار كرده است.
وی همچنین به عنوان بهترین گیتاریست كلاسیك زن جهان، برنده جایزه «ارویل.ایچ، گینس» شده است. به جز آلبوم های زیادی كه از او منتشر شده است باید به كتاب وی با عنوان «پنج آواز محلی ایرانی» اشاره داشت.
لیلی افشار زمانی كه ۳۰ سال بیشتر نداشت، در سال ۱۹۸۹ بر كرسی پروفسوری خود در دانشگاه «ممفیس» تكیه زد و ۱۸ سال است كه در پایه لیسانس، فوق لیسانس و دكترای نوازندگی گیتار در همین دانشگاه تدریس می كند، ضمن اینكه جایزه استاد برجسته این دانشگاه را در سال ۲۰۰۰ به دست آورد.
كلاس های او در ایران
كلاس های او هر از گاهی با ورودش به ایران برگزار می شود. حرف های لیلی افشار خطاب به هنرجویانش هم جالب است، او پیش از آغاز هر كلاس می گوید: «از هنرجویانم می خواهم كه شعر بگویند، این سبب می شود كه ذهنشان باز شود، بی هدف نباید پای تمرین نشست و سعی نكنید قطعات را از اجرای دیگران كپی كنید، بلكه آن را باید با حس خود اجرا كنید.»
از وی مقاله های زیادی در زمینه موسیقی و نوازندگی گیتار در مجله ها و نشریات تخصصی مشهد و جهان به چاپ رسیده است.
جوایز و افتخارات جایزه استاد برجسته دانشگاه ممفیس در سال ۲۰۰۰
برنده جایزه سالانه نوازنده برتر گیتار در دوره های دهم، یازدهم و دوازدهم
برنده جایزه الیور اچ گیبسون در سال ۲۰۰۰ برای بهترین نوازنده زن گیتار كلاسیك
برنده جایزه ممفیس چاپتر از طرف آكادمی ملی هنر و دانش آمریكا
برنده جایزه سال ۲۰۰۰ دانشكده امنیت و سرپرست فعالیت های موسیقی در بخش گیتار در دانشگاه ممفیس
برنده جایزه هنر تنسی در رشته موسیقی
برنده جایزه ملی هنر
برنده جایزه اول انجمن گیتار آمریكا
برنده جایزه بزرگ جشنواره موسیقی آپسن
برنده جایزه اول انجمن ملی مدرسین موسیقی
برنده جایزه اول انجمن ملی مدرسین سازه های زهی
عضویت در بین دوازده گیتاریست برجسته جهان برای نوازندگی در گروه استاد آندرس سگویا در دانشگاه كالیفرنیای شمالی