چرا مغولان به ایران تاختند؟
هجوم مغولان به عنوان یکی از مهمترین حادثه های تاریخ ایران ، تمامی ارکان و بنیانهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ان روزگاران ایران را تحت تاثیر خویش قرارداد و نقطه عطفی شد که اهمیت خود را تا به سده های اتی حفظ نمود. به عبارتی این حادثه ، نوسان و دگرگونی بسیاری را در مسیر تاریخ سبب گردید و درهر زمینه از تاریخ نقش موثر و قابل تامل ایفا نمود.قدرت گیری مغولان به سرکردگی چنگیز
وقتی تموچین، سرکرده یک تیره از این طوایف با پیروزی بر اقوام مجاور، اندک اندک تمامی اقوام مغول را تحت فرمان درآورد، از جانب سرکردگان قبایل قوم ، خان بزرگ خوانده شد.
از طرفی چنگیز خان، که در مدت زمانی کوتاه هیبت و خشونتش مایه وحشت تمامی نواحی مجاور شد، به عنوان خان محیط یا خان اعظم، فرمانروای همه این طوایف شد.
به طوری که چندی بعد نیز قبایل اویرات و قنقرات را به اطاعت درآورد و بدین گونه خان اعظم سایر قبایل اطراف را به جنگ یا به صلح زیر فرمان خویش گرفت و با برقرار ساختن قانون عدالت - یاسای چنگیزی - اتحاد مستحکمی را بین آنها برقرار ساخت.
از آن پس، چنگیز خان فرمانروای بلا منازع تمام سرزمینهای مشرق مغولستان بود که البته او کسی نبود که به این میزان بسنده کند و پیش از الزام اطاعت مغولهای غربی، دست از جنگجویی با سرکردگان طوایف بردارد.
به زودی تموچین خان بزرگ، سرزمین ختای را تسخیر کرد و التون خان پادشاه آنجا را کشت؛ در چین شمالی به تاخت و تاز پرداخت و پکن را تسخیر کرد؛ طوایف اویغور را به اظهار اطاعت وا داشت؛ کوچلک خان، سر کرده قبایل نایمان را که بر اراضی اقوام قراختای تسلط یافته بود، از آنجا بیرون راند و بدین گونه با خوارزمشاه که حدود شرقی قلمرو خود را به این نواحی رسانده بود، همسایه شد و مرز مشترک پیدا کرد.روابط تجاری ناکام تجاری
چنگیز خان، ایجاد رابطه با سلطان خوارزم را وسیله ای برای برقراری تجارت بین دو دولت می دانست. به طوری که نخستین سفیر سلطان خوارزم در جلوی دروازه پکن به حضور خان رسید و بر ضرورت توسعه مناسبات تجاری بین مغول و قلمرو سلطان تأکید کرد و آن را لازمه توسعه مناسبات دوستانه و صلح آمیز اعلام نمود.در جریان سفر هیئت بازرگانی مغولان که از میان مسلمانان انتخاب شده بودند، قتل عام همگی این تجار و سوء تدبیرهای بعدی سلطان خوارزمشاه ، جنگ بین دو کشور را اجتناب ناپذیر ساخت.
حمله ی مغولان به ایران
خان مغول از سوء رفتار و بی رسمی سلطان خوارزمشاه به خشم آمده در 614 ق / 1217 م، ایران را مورد تهاجم قرار داد.مغولان به هر دیار که وارد میشدند به کشتار نفوس، غارت اموال و ویرانی کامل شهر و آبادیها میپرداختند.
زمینهها و علل حمله مغول به ایران
1-همجواری مغولان و خوارزمشاهیان با نابود شدن قراختائیان توسط سلطان محمد خوارزمشاه.
2-قتل عام كاروان تجاری مغول در شهر اترار توسط غایرخان حاكم آنجا به دستور سلطان محمد.
3-توجه شدید مغولان به امر تجارت و نفوذ در غرب و مانع تراشی خوارزمشاهیان.
4-دشمنی دیرینه بین خلافت عباسی و سلطان محمد كه باعث شد خلیفه چنگیزخان را علیه سلطان تحریك كند.
چگونگی حمله مغول به ایران
چنگیزخان پس از تثبیت قدرت خود برای شروع باب تجارت و دوستی با ایران عدهای بازرگان به ایران فرستاد ولی هنگامی كه سفیران چنگیز وارد شهر اترار شدند تا پیام او را تسلیم كنند، غایرخان حاكم آنجا در مالشان طمع كرده به بهانه جاسوسی آنها را زندانی كرد و از سلطان محمد درخواست قتل آنها را كرد.سلطان بدون تفكر دستور مصادره اموال و قتل آنان را صادر كرد. چون خبر به چنگیز رسید درخواست تسلیم حاكم را كرد ولی سلطان قاصد او را نیز كشت. لذا چنگیزخان همراه امرا و پسرانش عازم جنگ شد. او اترار را تصرف و اموال مردم غارت و غایرخان كشت. سپس شهرهای ماوراءالنهر مثل بخارا، سمرقند، ترمذ، جند، خجند، فناكت و ... یكی پس از دیگری با قتل و غارت گشود و جوانان را به سپاه و اهل حرفه و صنعت را به مغولستان فرستاد.
بیشتر شهرها، آبادیها، مزارع، اماكن، راهها، بازارها تخریب و در نتیجه تجارت، كشاورزی و صنعت نابود شد، اموال و داراییهای ایران غارت شد، بر اثر كشته شدن مردان بسیاری مناطق خالی از سكنه شده، علمای بسیاری كشته شدند.
پس در تعقیب سلطان محمد عازم خراسان شدند و مرو، طوس، خبوشان، بلخ، هرات و نیشابور را تصرف كردند. سلطان محمد از طریق مازندران به جزیره آبسكون گریخت. مغولان مناطق دیگر ایران را تصرف و عازم فتح خوارزم و تعقیب سلطان جلال الدین شده ولی جلال الدین از آب سند گذشت و به هند رفت لذا چنگیزخان به غزنین برگشت و قتل و غارت و ویرانی بسیار كرد و سپس به مغولستان رفت. جلال الدین دو سال بعد از هند برگشت تا آنها را شكست دهد اما خلیفه او را همراهی نكرد و در 628 در میافارقین كشته شد.
پیامدهای حمله مغول به ایران
بر اثر حمله مغول زیانهای مادی و معنوی بسیاری به ایران وارد شد و به قول جوینی:
«آمدند و كندند و سوختند و كشتند و بردند و رفتند».
بیشتر شهرها، آبادیها، مزارع، اماكن، راهها، بازارها تخریب و در نتیجه تجارت، كشاورزی و صنعت نابود شد، اموال و داراییهای ایران غارت شد، بر اثر كشته شدن مردان بسیاری مناطق خالی از سكنه شده، علمای بسیاری كشته شدند، جوانان به سپاه برده شدند و اهل حرفه و صنعت به مغولستان انتقال یافتند و قلمرو سیاسی ایران مدتها تحت حاكمیت بیگانگان قرار گرفت.