ای بکرترین برکه! هلا سورهی صافی!
پرهیز کن از این همه پرهیز اضافی!
مهری بزن از بوسه به پیشانی سردم
بد نام که هستیم به اندازهی کافی!
تلخینهی آمیخته با هر سخنت را
صد شکر! شکرپاش لبت کرده تلافی!
با یافتن چشم تو آرام گرفتم
چون شاعر درمانده پس از کشف قوافی
چندیست که سردم شده دور از دم گرمت
بر گردنم از بوسه مگر شال ببافی…
علیرضا_بدیع