بدون تو شعر به من بیشتر لبخند می زند
بغض از من روی بر می گرداندآینده نردبانش را پیش پایم می گذارداما شب،گاه ِ بازگشتن به خانهپاهایم جوابم می کنند!بی تو به همه چیز می رسم و نمی رسم!بی تو بادکنکی می شومکه اگر دستهای تو نگهدارم نباشندهر لحظه بالاتر می رومآنقدرها بالاکه از چشم همه می افتم!