به به ببين مهمون صندلى داغ كيه جاسوس عزيز ( اى جان خودم ميخندم هر وقت كناره اسمت عزيز گفتم )
اميدوارم هميشه شاد ببينمت خانوم گل
•
•
•
•
•
•
خب بايد فكر كنم اولين سوْال رو چى بپرسم تا صندلى جزغاله بشه
•
•
•
•
•
•
تو زندگيت الگوت كيه ؟
•
•
•
•
اگه بخوابى و توى خواب يكپارس رو ببينى بنظرت بچه هاى اينجا رو چه شكلى ميبينى توى خوابت ؟(خودم بارها همه اينايى كه حضور زياد دارن تو چت خواب ديدم واى اگه بدونن چ شكلى تو تصوراتم هستن ديگه شايد جواب سلامم رو هم ندن بخصوص .... )
•
•
•
•
•
فكر كن ساعت زمان رو دارى و ميتونى فقط براى ده دقيقه زمان رو نگه دارى تو اون ده دقيقه چى كار ميكنى ؟
•
•
•
•
•
معيارهاى ازدواج رو توى چتروم به بچه ها ميگفتى رو خوندم () ايا همونا همش درست بود يا شوخى بود؟ اصلا نظره كليت چيه؟ دوس دارى ازدواج كنى؟ ( چه سواليه اخه )
•
•
•
•
•
اينايى كه ميگم يه همسان براشون انتخاب كن
مامان:
بابا:
ابجى:
داداش:
اجى نتى:
داداش نتى:
چت:
انجمن:
محسن٣٢(اوهوم):
يلداى محسن:
اوا:
فرشته:
حسين:
نيكى:
گلبرگ:
ساشا:
نيما(عزى):
عليرضا٠٢١(لگن فروش):
نيما(خوشگله ما كه نديديم اما ميگن :|):
عسل:
سحر١:
مستر(بهداد):
رويا:
امير( تى ان تى ):
جسى:
اميد ام:
نيكروز:
و
در
اخر
خودم(:/):
•
•
•
•
•
اگه بهت بكن وخه بيا دوره حرم شله مدن مرى؟ (فكر كن پياده هم باشه من ميرم از فردوسى تا حرم شكمو نيستما اصلا فقط نميدونم چرا ارادت خاصى به شله دارم )
•
•
•
•
•
نظرت در مورده داستان چيه؟(نصيحت پدرانه)
خودت نصيحت شدى تا حالا؟
داستان رو بخون و نظر بده
این دختر کوچیکه عین اینایی که از سال قحط درامدن همچی تند تند شکلات مخورد که ماخاست خِفه بره….! دور دهنش و لباساشم حسابی کثیف کرده بود…بهش مگم تو چقدر لِمَشتی چلاس….؟! برو دم دهنته مامانت بشوره اَلفش رفته….! مگه اَلفش چیه…؟ لِمَشت چیه…؟ چلاس چیه…؟ گفتم لاالله الا الله…. خانوم دست و صورت این بچه رو بشور اَلِفش شده …! خانوم اومده بیرون میگه اَلِفش چیه… ؟ بگو نوچ شده …..نوچ….!!
حالا خوبه که مو مشهدی غلیظ صحبت نِمُکنم اگه نه که دیگه هیچی ….اگه ماخاست به گردنبند بگم ( خِفتی ) و به النگو بگم (چوری ) که زنم موره سه طلاقه مِکِرد دیگه ….! حالا زن ما که تهرونیه ایرادی بهش نیست اما خیلی ازی زن و دخترای مشهدی توی حرف زدنشا مخصوصا…مخصوصا… با جنس مخالف اصرار دارن که تهرونی صحبت کنن…!! همچی صداشاره نازک مُکنن ارررره…….. اررره مُکنن که انگار تخمشاره تو ناف تهرون کاشتن…! خدا نکنه که دوتا کلمه خارجی هم یاد بگیرن…. خدا رو بنده نیستن دیگه ….هی اوکی اوکی مکنن و مگن ای وای دپرس شدم….! البته خیلی ازینا فقط اره اره گفتن و من من کردن رو یاد گرفتن والا همیشه بند رو اب میدن و افتضاح به بار میارن تو صحبت کردن….! دختره میبینی تا دیروز خانه باباش فقط چای جوشیده مخورده با گل گاوزبون…..!! حالا خودشه عین چُوله غِزَک درست کرده مگه من فقط مِسکافه مُخورَم یا قهوه فرانسوی باشیر…!! اولا که جوُنُمَرگ رفته مِسکافه نیست و نسکافه درسته…!! بعدشم که توکه تا دیروز اِشکنه تخم مرغ مُخوردی با ابگوشت مَرزه حالا تا نومزدت مگه چی مُخوری مِگی وای من خیلی هوس پیتزای پپرونی کِردُم …؟!
مو نِمُگم پیتزا و نسکافه و قهوه بَده بُخدا….! مو مُگم اینا کلاس نیست…! مو مُگم خودت باش دختر جان….! اگه دلت سیراب شیردون مِخه با شوهرت برو فلکه دروازه قوچون….یا اگه هوس دوسیخ جیگر کردی برو فلکه صاحب الزمان….! بشقاب داغ و ذرت مکزیکی و چیز برگر اگه دوست ندری بزور نخور بگو به به …..!!
دوباره ميام (فعلا التماس دعا)عاشق خودت و اون شهرى كه هستى هستم خانوم گل