این بار حصار کلمات را می شکنم و دلم را به قاصدک های آواره می سپارم.
برای از تو گفتن نیازی به کلام نیست. از تو که بگویم اشکی بی بهانه از آسمان چشم هایم می بارد.
واژه ها در رگ سخنم می جوشد و جملات در نوک قلم به رقص در می آیند و می نگارد،
می نویسد از غم و از دل تنگی ها و این که هنوز دوستت دارم