با اول اسم من یک بیت شعر بنویس بگو
((یلدا))
یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد
مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد
گاه با یاد تو زانو به بغل می گیرد
خاطراتش شده افسانه ، تو را می خواهد
با اول اسم من یک بیت شعر بنویس بگو
((یلدا))
یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد
مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد
گاه با یاد تو زانو به بغل می گیرد
خاطراتش شده افسانه ، تو را می خواهد
ویرایش توسط !!yalda!! : 05-27-2016 در ساعت 03:32 PM
یادگار از تو همین سوخته جانی است مرا شعله از توست اگر گرم زبانی ست مرا
!!yalda!! (05-27-2016)
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت
!!yalda!! (05-30-2016)
سر به راه بودم و یک عمر نگاهم به زمین
آمدی سر به هوا چشم به راهم کردی....
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیمویران شود این شهر که میخانه ندارد
!!yalda!! (05-30-2016)
یارب کجاست محرم رازی که یک زماندل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنید
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد
مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد
جهان را حق به عشقش آفریدهوجودش کلِ هستی را خریده
یارب ان نو گل خندان که سپری به منش میسپارم به تو از چشم حسود چمنش