هر کسی فقط یک بیت بنویسه زیاد شلوغش نکنید
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
هر کسی فقط یک بیت بنویسه زیاد شلوغش نکنید
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پريشان و دست كوته ماست
تو درياي من بودي آغوش وا كن كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت
ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
نبايد بستن اندر چيز و کس دل که دل برداشتن کاريست مشکل
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست
تا نگريد طفلك حلوا فروش ديگ بخشايش كجا آيد به جوش