خانواده مجموعه ای متشکل از زن، شوهر، فرزندان و در برخی مواقع مادربزرگ ها و پدر بزرگ ها است. اگر اعضای یک خانواده بخواهند که خودشکوفا و با اعتماد به نفس بوده، همچنین بتوانند در خارج از محیط خانه در اجتماع نیز موفق باشند، لازم است، هنر همزیستی، مهارت های برقراری ارتباط با یکدیگر را یاد بگیرند.
کانون اصلی خانواده را مرد و زن تشکیل می دهد، مهم ترین وظیفه در هدایت خانواده به سمت و سوی موفقیت را دارند. پس زن و شوهر باید مهارت های برقراری ارتباط همسران و همچنین مهارت های برقراری ارتباط با فرزندان خود را یاد بگیرند.
*****
رنگ روابط اعضا با یکدیگر
روابطی که اعضاء یک خانواده با یکدیگر دارند، باید بر مبنای صمیمیت، عاطفه، محبت، گذشت، فداکاری و تحسین و همچنین تامین نیازها باشد. خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی است که نوع ارتباط اعضا با یکدیگر می تواند تاثیر بسیار زیادی در نهادهای دیگر اجتماع بگذارد. به طور مثال اگر همسران نتوانند با یکدیگر ارتباط خوبی برقرار کنند و نتوانند نیازهای هم را تامین کنند، ممکن است در محیط کاری دچار مشکل شوند. این حالت در فرزندان هم وجود دارد. اگر والدین نتوانند با فرزندانشان بر اساس نیازهای آن ها ارتباط خوبی برقرار کنند، می تواند مشکلات تحصیلی و یا حتی انواع مختلف بزهکاری ها را برایشان ایجاد کند. پس ارتباط اعضاء داخل یک خانواده می تواند تمام ابعاد جامعه را در بر گیرد. در این مقاله راجع به نقش پدر در نوع شکل گیری شخصیت دختر و تربیت او راهکارهایی ارائه می شود.
نیازهای کودکان چیست؟
یکی از مهم ترین اقداماتی که والدین برای شکل گیری شخصیت سالم فرزندانشان باید انجام دهند، این است که نیازهای اساسی و پایه ای روانشناختی فرزندانشان را برآورده نمایند. سه دسته نیاز مهم است که اگر به نحو مطلوب برای کودکان زیر 7 سال برآورده شود، می تواند تاثیر مثبتی بر شخصیت آن ها داشته باشد.
1- نیاز های فیزیولوژیک
2- نیاز به محبت و تعلق پذیری
3- نیاز به امنیت
نیازهای فیزیولوژیک
نیازهای فیزیولوژیک همان نیاز به خوراک، غذا و آب، نیاز به لباس مناسب و نیاز به مکان زندگی مناسب است. این دسته از نیازها، به عنوان اولین طبقه ی نیازهای کودکان از زمان تولد است که باید به نحو مطلوب برآورده شود. اگر کودک گرسنه است به او بدون وقفه زمانی غذا بدهیم، اگر تشنه است، آب بدهیم، اگر لباس خود را کثیف کرده است آن را سریع عوض کنیم.
نیاز به محبت و تعلق پذیری
نیاز به محبت و تعلق پذیری، نیاز بعدی است که خیلی بیشتر باید برای آن زمان صرف شود. کودکان نیاز دارند که متوجه شوند والدینشان به آن ها علاقمند هستند و همچنین آن ها برای والدینشان فرد مهمی تلقی می شوند. والدین باید نوع محبتی را که کودک نیاز دارد شناسایی کند و متناسب با آن به فرزندشان محبت نمایند. در حدود 3 الی 6 سالگی علاقه و میل و رغبت دختران نسبت به پدرانشان بیشتر می شود و آن ها علاقه دارند که دقیقا همان کارهایی را که مادرشان برای پدر انجام می دهد را خودشان به تنهایی انجام دهند. این مساله به دلیل ایجاد عقده ای به نام عقده الکترا است. یعنی در این سن دخترها میل و علاقه شدیدی نسبت به پدرانشان پیدا می کنند و ممکن است حتی به تقلید از رفتارهای پدر هم بپردازند و کارهای مردانه را انجام دهند.در این زمان پیشنهاد می شود که پدران زمان و فرصت بیشتری را برای تفریح و انجام دادن فعالیت های لذت بخش برای دخترانشان بگذارند. حتی بهتر است پدرها با دخترشان بدون حضور مادر حداقل در هفته یکبار به پارک یا سینما بروند و یا با یکدیگر در منزل به بازی و یا دیدن کارتون بپردازند. ولی باید توجه داشته باشیم اگر در این سن دختر بیش از اندازه به انجام دادن کارهای مردانه علاقمند شد او را متوجه هویت جنسی خودش کنیم و با انجام دادن کارهای دخترانه او را تشویق کنیم تا بتوانند در پایان این مرحله در 7 سالگی به همانندسازی با مادرش برسد.
نیاز به امنیت
یکی دیگر از نیازهای مهم کودکان در این سن نیاز به امنیت است یعنی دور از خطر بودن. کودکان باید متوجه بشوند که دنیا محل امنی هست و کسانی در کنارش هستند که به او کمک کنند. یکی از مهم ترین مسایلی که می تواند در کودکان حس امنیت را ایجاد کند این است که کودک مشاهده کند که ارتباط والدینش با یکدیگر خوب است. هنگامی که کودکان متوجه مشاجرات و دعوای بین والدینشان نباشند از امنیت روانی بالایی برخوردار می شوند. این حالت در دختران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اگر والدین نیازهای کودکان را برآورده نمایند می توانند کودکان سالم تر، با اعتماد به نفس بیشتر و موفق تر در زندگی را تربیت نمایند.