دوستان امروز من به دلیل اینکه کولر اتاقم خراب بود تا ساعت 2 زیر پنکه خوابیدم اما اینقد گرم بود تصمیم گرفتم رفتم اتاق پدرم که ظاهرا اونجا نبود بخوابم
یه نیم ساعتی که خواب رفتم حس کردم در پشتم یه چیزی حرکت می کنه
دست زدم چیزی تو دستم نیومد
بعد چند لحظه دوباره حس کردم یه چیزی تو پشتم در حال حرکته
دستمو گذاشتم تو لباسم زیر گردنم که یهویی متوجه شدم یه مار تو دستمه
هراسان مار را پرت کردم اونور داد زدم علی داداشم اومد گفت نه من دیدم که تو خواب بودی توهم زدی
هر چی میگم من خودم مار تو دستم حس کردم باور نمیکرد
تا اینکه اون یکی داداش اومد با اجازتون کل خونه را زیر و رو کردیم یهو متوجه شدیم بله جناب مار زیر فرش داره استراحت میکنه
خدا رحم کرد
اینم دو تصویر گرفته شده از این مار