زمانی که رضایت زناشویی وجود ندارد و خانواده از کارکرد مناسب برخوردار نیست، زوجین در ادامه زندگی مشترک مشکلات زیادی پیش رو خواهند داشت.
عدم وجود رضایت زناشویی در زوجین آنها را بر این میدارد که به دنبال راههای مختلفی برای رهایی از این موقعیت تنش زا باشند.
دو دسته طلاق عاطفی داریم
طلاق عاطفی آشکار که در آن زوجین به طور قانونی با ابطال سند ازدواج از یکدیگر جدا میشوند.
طلاق پنهان (عاطفی)، طلاقی است که بسیاری از ویژگیهای طلاق آشکار را دارد، اما به دلیل موانع فرهنگی، معنوی و غیره بدون ابطال ازدواج رخ میدهد.
مهمترین نکتهای که توجه به آن میتواند مانع از بروز بسیاری از جداییهای عاطفی
موفقیت همسران در شناخت و بر طرف کردن نیازهای عاطفی یکدیگر از جمله موانع بروز جداییهای عاطفی در زوجین است.
نیازهای اساسی مردان شامل حمایت خانوادگی، تحسین، همراهی در تفریحات و غیره است
همچنین نیازهای اساسی زنان شامل محبت، گفتوگو، صداقت و روراستی، حمایت مالی و تعهد خانوادگی است.
صمیمیت، وفاداری، رابطه زناشویی ۳ مولفه اصلی هستند
که نبود آنها به مرور زمان رابطه را از کیفیت خارج کرده و زوجها را برای طلاق عاطفی و یا ظاهری مهیا میکند.
بی اعتمادی زوجین به مروز زمان، چند پیشگی زن و شوهر که باعث دوری فیزیکی و خستگی است
پرخاشگری و کم نیاوردن مقابل یکدیگر که گاه بین بگو مگو حرفی گفته میشود که جبرانش دشوار است، خاطرات تلخی از خود برای زوجین به جای میگذارد.
تولد فرزند که به همان اندازه میتواند امکان با هم بودن را افزایش دهد
باعث غلفت زن و شوهر از یکدیگر و کمرنگ شدن روابط عاطفیشان خواهد شد که از جمله علل بروز طلاق عاطفی است.
ازدواجهای تحمیلی از یک طرف و پا فشاری بی مورد برای ازدواج با وجود مخالفت خانوادهها از طرف دیگر
دو سر طیفی هستند که میتواند منجر به سرد شدن عواطف زوجین از یکدیگر به مرور زمان شود.
کاهش ابراز علاقه از جمله علل طلاق است و در بسیاری از خانوادهها تصور غالب بر این است که بعد از گذشت چند سال و تولد چند فرزند به اصطلاح از آنها گذشته که به هم بگویند
«دوستت دارم»، این دوری که در خانوادههای ایرانی بسیار دیده میشود، عامل موثر در سردی روابط عاطفی بین زوجین است.