راز های سر به مهر سعيد حجاريان :بازرگان من را اطلاعاتي كرد/ سعید عسگر را درست و حسابي محاكمه نكردند / کسی که اسلحه ترور را داده بود آمد حلالیت طلبید/ تئوريسين دوم خرداد نيستم/ نميخواستند من وزير اطلاعات بشوم
بله، البته چون خودم علاقه داشتم به صورت شخصي عربي ميخواندم. اصول فقه و تفسير و فلسفه را هم تا حدي گذراندهام.
به گزارش نامه نیوز،غروب تهران، اتاق نيمه روشن، سايه چراغ روي ديوار، جوابهاي كوتاه، رازهاي سربهمهر و «آقاي اطلاعات» كه تخليه اطلاعاتي كردنش كار امروزها نيست و به قول خودش بايد وقتش از راه برسد. اگر دوسال ديگر سراغش آمده بوديم، حالا بيست سال بود كه روي صندلي هميشگياش نشسته بود و از ترور ميگفت و از تئوري، از اطلاعاتها و از انتخاباتها. مردي كه خود، «اطلاعات» را به وزارت رساند، هيچگاه به وزارت نرسيد؛ حتي در جايي كه پايهگذارش بوده است: «من را وزير اطلاعات نميكردند؛ با من خوب نبودند. » سعيد حجاريان سياسي بودنش را به روزهاي كودكي حواله ميدهد و شعار دادن در خيابانهاي كاشان و نخستين توبه سياسياش در شش سالگي. از كودكي كه گذر ميكند، گذرش به كتابهاي سيمين و جلالش ميافتد؛ نوشتههايي كه در كنار گفتههاي شريعتي و مطهري، بچه محله نازي آباد را يك سياسي تمام عيار ميكند؛ آنقدر كه مهندسي و مكانيك دانشگاه تهران را ميبوسد و ميگذارد كنار و يك راست به «ميدان انقلاب» ميرود: «ديگر وقتي انقلاب شد، انقلاب ما را با خود برد؛ هرجا رفت، ما هم رفتيم.» مرگ دوبار به حوالياش آمده، هربار از پيچ ترور؛ اولي با دست خالي برگشته و دومي با پاهايش و البته زبانش مانده ميان رفتن و نرفتن