قلعه مارکوه مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان رامسر، شهر کتالم، مسیر جاده تلارسر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۴۸۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

نام این قلعه برگرفته از کوهی است که بر روی آن قرار دارد. در مورد نام این کوه نیز نظرهای گوناگونی وجود دارد. برای مثال عده ای وجود مار در این کوه را علت نامگذاری این کوه میدانند که البته با توجه به اینکه در گویش محلی استفاده از کلمه فارسی "مار" رایج نبوده، احتمال این علت نامگذاری را بسیار کم می کند. اما تحقیقات دیگری هم به ریشه دیگری برای نام گذاری این کوه اشاره دارد:در نوشته های تاریخی در قرون سه، پنج و هشت هجری قمری به وجود این قلعه اشاره شده که احتمالا تاریخ ساخت این بنا نیز به همان قرن سه باز میگردد، زمانی که مردم این منطقه اسلام نیاورده بودند و به آیین مهرپرستی گرایش داشتند. کلمه "مادر" در گویش های محلی این منطقه به صورت "مار"، "مَهَر" و "ماهار" خوانده می شود که با استناد بر اینکه بسیاری از کلمات امروزی گویش محلی این منطقه که ریشه در کلمات آیین مهرپرستی دارد، می توان گفت که "مار" (به معنی مادر) اشاره به مهر یا میترا دارد که این نتیجه گیری احتمال این را می دهد که این کوه از جایگاه مقدسی در بین مردم آن دوران برخوردار بوده است. می توان اینگونه نیز فزض کرد که این قلعه در آغاز معبد یا مکانی مقدس بوده سپس قلعه شده یا حتی کاربرد دوگانه داشته.



در مورد زمان ساخت این بنا نیز تاریخ دقیقی وجود ندارد، اما با استناد به اشاره تاریخ نویسان به وجود این قلعه در قرن سوم و همچنین شباهت ساختاری و معماری این بنا با بناهای قرن سوم هجری قمری نظیر قلعه بابک می توان تاریخ آن را حدس زد. در کتاب زیده التواریخ از این قلعه سخن به میان آمده است همچنین درکتاب جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و از وقایعی که در سال 536 هجری قمری در این قلعه اتفاق افتاده وقلعه به تسخیر اسماعیلیان درامد سخن به میان آمده است. میزرا حسن خان اعنماد السلطنه که این قلعه را از نزدیک دیده است می نویسد : “در تنکابن کوهی است موسوم به مارکوه و دخمه های متعدد و شب پره های زیادی در این دخمه ها هست که خود را به آدم و چراغ می زنند و مانع از دخول به دخمه ها می باشند. بالای آن کوه، جایی است مشهور به نقاره خانه، هرگاه سنگی بر آن موضع بزنند صدایی مثل طبل حادث می شود و تا نیم فرسخ آن صدا می رود.



مساحت قلعه مارکوه حدود ۶۰۰ متر مربع است و از این معماری عظیم تنها ۴ حصار جانبی و برج‌ های پشتیبان آن باقی مانده است. مصالح به کار رفته در قلعه مارکوه عمدتا سنگ و ساروج و گچ است. وضع داخلی قلعه مارکوه از لحاظ وسعت به نحوی است که گنجایش صد سرباز را دارد و همگی به راحتی می توانند در آن سکنی گزینند. طول ضلع شرقی آن ۷۰/۱۷ متر و قعر آن ۳۰/۲ متر و ارتفاعش ۳۰/۶ متر و طول ضلع غربی آن ۹ متر تمام است. ضلع شمالی با سنگی که در امتداد آن قرار دارد به دو قسمت تقسیم می شود : قسمت غربی آن ۸۰/۱۴ متر و قسمت شرقی آن که از سر سنگ جدا می گردد ۱۵ متر است. محل قرار گیری بنا نیز طوری است که دیدی 360 درجه را نسبت به اطراف خود دارد. از بالای این بنا براحتی می توان از شمال تا دریا، از شرق تا تنکابن، از غرب تارامسر و از جنوب نیز کوههای البرز را تحت نظر داشت.


در تعاریف مردم محلی به تونلی درون این قلعه اشاره می شود که انتهای آن به روستای نیاسته که در پایین مارکوه قرار دارد ختم میشده و در گذشته سربازان برای خروج یا ورود اضطراری ازآن استفاده می کردند که البته با تحقیقات انجام شده مشخص شده که این امر صحت نداشته و چاله ی موجود در قلعه به دلیل عدم دسترسی مستقیم قلعه به آب، کاربرد سردآب داشته و تونل نیست.