جز یاد تو ای حسرت
شیرینِ قدیمی
باور بکنی
یا نکنی از همه سیرم
لعنت به بهاری
که بدون تو بیاید
وقتی تو نباشی به
جهنم که کویرم!
جز یاد تو ای حسرت
شیرینِ قدیمی
باور بکنی
یا نکنی از همه سیرم
لعنت به بهاری
که بدون تو بیاید
وقتی تو نباشی به
جهنم که کویرم!
مارال (04-12-2018)
اگر مرا دوست نمیداری
دوست نداشته باش
من هرطور شده
خودم را ازین تنگنا نجات میدهم
اما دوست داشتن را فراموش نکن
عاشق دیگری باش
این ترانه نباید به پایان برسد
سکوت آدمها را میکشد
این چشمه نباید بند بیاید
میخکهایی که در قلبها شکوفا شدهاند
از تشنگی میخشکند
اگر دوستداشتن را فراموش نکنی
تمام زیباییها را به یاد خواهی آورد.
مارال (04-12-2018)
دلم برای هم آغوشیِ صمیمیِ تنها یمان
برای نوازش
برای صدا کردنهای تو
برای حرفهای خوب
تنگ شده
صدایم کن!
دلم برای دوست داشتنهای بی انتها
برای شبهای تا صبح ... بدون خواب
برای خودم
برای خودت
پنجرهها و مهتاب
تنگ شده
صدایم کن!
مارال (04-12-2018)
من عاشقانه هایم را
روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تـو . . .
از لج خـودم . . .
که حاضر نبودیم یک بار
این ها را واقعی به هم بگوییم. . . !
دلنوشته : می گویند : سـاده نیست . . .
گذشتن از كسى كه گذشته هایت را ساخته و آینده ات را ویران كـرده ...!!!
امـا من گذشتم . . .
مارال (04-12-2018)
چه غریبانه نشستم سر راهت که بیایی ،
چه غریبانه ، نوشتم که کجایی ، تو کجایی ..؟
چه صمیمانه نوشتم که تویی ذوق زبانم ،
و تو انگار نه انگار که هم صحبت مایی
مارال (04-12-2018)
من تب زده بیمار و....تو انگار نه انگار
لب تشنه ی دیدار و....تو انگار نه انگار
دور از تو شده سنگ صبور من دل تنگ...
یک گوشه ی دیوار و....توانگار نه انگار
از چشم تو افتاده ام و زیر عبورت
له میشوم این بار و....تو انگار نه انگار
دل تنگی و بی هم نفسی حال خرابی ست
روی دلم آوار و....توانگار نه انگار
من را به گناهی که نگاه تو در آن بود
بردند سر دار و...تو انگار نه انگار
جان می کنم و محو تماشایی و هر روز...
این حادثه تکرار و....تو انگار نه انگار
بی مرگ نشد لایق چشمان تو باشم
حالا شدم انگار و....تو انگار نه انگار
با عشق تو میمانم و میمیرم اگر چه...
من می شوم آزار و....تو انگار نه انگار
مارال (04-12-2018)
خواستم یکشب نگویم دوستت دارم ؟.... نشد
خواستم دل بر کسی غیر تو بسپارم نشد!
هیچ کس غیر خودت این عشق را لایق نبود
غیر تو نگذاشتم نه هیچ کس یارم نشد
مارال (04-12-2018)
خاطره درد کمی نیست ...
مارال (04-12-2018)
گاهى ... دلت "به راه" نیست!! ولى "سر به راهى" ...
خودت را میزنى به "آن راه" و میروی! و همه،
چه خوش باورانه فکر ميكنند ... . که تــو ... روبراهى"
دلنوشته: کاش میشد بمانم... کاش دلیل برا ماندن بود...
مارال (04-12-2018)