هنوز هم که هنوز است عاشق ماهم
ولی بدون تو مهتاب را نمی خواهم
برای آمدنت گرچه راه کوتاه است
هنوز هم که هنوز است چشم در راهم
سلام ... روز قشنگی ست ... دوستت دارم ...
چقدر عاشق این جمله ‫های کوتاهم
هوای بودن یک عمر با تو را دارم
منی که دلخوش دیدارهای گهگاهم
برای گفتن یک حرف عاشقانه فقط
اسیر سخت ترین زخم های جانکاهم
بدون تو همه ی لحظه ‫ها به این فکرند
که تیغ را بگذارند بر گلوگاهم


مرتضی کردی