نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: صد بار گفتم ....

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    460
    نوشته ها
    30
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 53 بار در 23 پست
    Windows NT 6.3 Firefox 47.0

    صد بار گفتم ....

    بابا صد بار گفتیم به دختر بچه ها عروسک بده به پسر بچه ها ماشین کوکی .نگفتم؟؟؟؟؟ اخه من کی گفتم بذارشون مبسر کلاس؟؟ گفتم؟؟؟؟؟ اخه بابا شکلات تلخم فایده اش از ابنبات چوببی بیشتره . چی بگم محسن چی بگم!!!!!!

  2. کاربر مقابل پست bababozorg عزیز را پسندیده است:

    Behzad.Legend (07-19-2016)

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    1406
    نوشته ها
    66
    پسندیده
    120
    مورد پسند : 48 بار در 32 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 51.0.2704.103
    نقل قول نوشته اصلی توسط bababozorg نمایش پست ها
    بابا صد بار گفتیم به دختر بچه ها عروسک بده به پسر بچه ها ماشین کوکی .نگفتم؟؟؟؟؟ اخه من کی گفتم بذارشون مبسر کلاس؟؟ گفتم؟؟؟؟؟ اخه بابا شکلات تلخم فایده اش از ابنبات چوببی بیشتره . چی بگم محسن چی بگم!!!!!!
    بابا بزرگ مشکلی پیش اومده؟؟؟
    اگر موردی هست با دلیل اعلام کنید

    با تشکر

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    460
    نوشته ها
    30
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 53 بار در 23 پست
    Windows NT 6.3 Firefox 47.0
    بهزاد جان نه بابا یه بنده خدایی جو گیر شده بود میخاست مارو ادب کنه . قرار شده تاوختی احترام به ملکه رومو یاد نگرفتم موت بمونم . من الان دارم ریاضت کشی میکنم فکر کنم به یه جاهایی دارم میرسم . کمی دیگه فکر کنم متنبه میشم. فقت گفت وقتی متنبه شدی بهم خبر بده از موت درت بیارم نمیدونم چه جوری باید خبر داد تو میدونی؟؟؟؟؟ینی باید از موت مثل قدیما رد شم بهش خبر بدم؟؟؟؟ بابا عجب پیچیده شده

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    1406
    نوشته ها
    66
    پسندیده
    120
    مورد پسند : 48 بار در 32 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 51.0.2704.103
    نقل قول نوشته اصلی توسط bababozorg نمایش پست ها
    بهزاد جان نه بابا یه بنده خدایی جو گیر شده بود میخاست مارو ادب کنه . قرار شده تاوختی احترام به ملکه رومو یاد نگرفتم موت بمونم . من الان دارم ریاضت کشی میکنم فکر کنم به یه جاهایی دارم میرسم . کمی دیگه فکر کنم متنبه میشم. فقت گفت وقتی متنبه شدی بهم خبر بده از موت درت بیارم نمیدونم چه جوری باید خبر داد تو میدونی؟؟؟؟؟ینی باید از موت مثل قدیما رد شم بهش خبر بدم؟؟؟؟ بابا عجب پیچیده شده

    موضوع حل شد
    تاپیک بسته اعلام میشود

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن