من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم
فرش احساسم برایت سحر و جادو می کنم

آمدم زنجیر عشقت را ببافم مو به مو
گردن آویز تنت باشد ، حواست را بگو

بیت بیت این غزل بر قلب تو آویختم
رج به رج شعر و غزل بر زلف تو آویختم

آه می دانم که سردت می شود کو پنجره؟
دادخواهی می کنم در دادگاه حنجره

از دهانت حرف آمد ، پخش شد عطر گلاب
آن چنان بیخود شدم دستم زدم بر حوض آب