دلم گرفته از خودم
خودم اسیر غم شدم
شدم ،غریب قصه خودم
دلم گرفته از خودم ...
دلم گرفته از خودم
خودم اسیر غم شدم
شدم ،غریب قصه خودم
دلم گرفته از خودم ...
ویرایش توسط **FERESHTEH** : 11-30-2015 در ساعت 06:14 PM
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
نفرین به این کاری که با دلم کردی
من دوستت دارم ، با اینکه نامردی
من دوستت دارم ، کاشکی که برگردی ...
ویرایش توسط **FERESHTEH** : 11-30-2015 در ساعت 06:26 PM
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
درد یعنی دلت براش تنگ شده ، اما هیچ غلطی نمی تونی کنی ...
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
هوا سرد شده و دل تو گرم
اما
برای گرم شدن دل تو
تاوان گزافی دادم
آتش زدن تمام باورهایم
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
وقتی دلت شکسته باشد، تنها و بی هدف پرسه می زنی در عالم خیال
گذشته ها را مرور میکنی
باور شکستت را پس میزنی
پرخاشگر میشوی ، دگر آزاری میکنی افسرده می شوی و اطرافیان تک تک میروند
تو می مانی و یک زخم عمیق و لب هایی دوخته
دور خودت حصار می کشی افسوس می خوری، دردهایت کش می آیند
این حس لعنتی از مرگ بدتره
وقتی خواب را برچشمانت تحریم میکند
دل می کنی از این، دل می بُری از اون
از بود و نبود تنها یکنفر [ خاص ] میتواند مرهمت ب
اشد اگر نوش داروی بعد مرگ سهراب نشود ...
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
غرق دردم، ولی می خندم
خنده ای که تلخیش را فقط خودم می دانم و خدای من
بدتر از ناله ی کودک از مادر بریده شدهعمق درد من دیدنی نیست
تلاش بیهوده نکن برای دلداری دادنم
اگر راست میگویی مرا بشناس
بهانه هایم را
لج کردنم را
بچه شدنم را
کج خلق شدنم را
تو اصلا میدانی با خود درگیر بودن یعنی چی ؟؟
وقتی دلت بخواهد اما شرایط بگوید بیخود ...
وقتی پرباشی از هوای خواستن
اما هراس از آینده و سوزن تقدیرچهار ستون بدنت را بلرزاند
این است سهم این روزهای من ...
ویرایش توسط **FERESHTEH** : 12-03-2015 در ساعت 03:39 AM
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
این روزها چقدر دلم هوای داشتن یک مخاطب خاص کرده است
بیخیال برم سر اصل مطلب
گفت : با خیال من زیر باران برو
منِ ساده بدون چتر رفتم
چون قول داده بودم
اما نمیدانستم که او دست در دست دیگری با چتر قدم میزند
و مرا با انگشت نشان می دهد که آن دیوانه را نگاه کن...
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم...
کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند...
برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم...
با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند...
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
چقـــدر
کم تــــــــوقع شده ام
نه آغوشت را ميـــــــــخواهم،
نــــــه يک بوســـه !
نــــــه ديگر بودنت را !
همين که بيايی و از کنارم رد شوی کافيست...!
مــــــرا به آرامش ميرساند
حتی
اصطکاک ســــــــــــايه هايمان..
ویرایش توسط **FERESHTEH** : 12-03-2015 در ساعت 04:00 AM
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری
عشق اون نیست که در اوج رابطه ، پاک بمونی
عشق اونه که در اوج اختلاف ، خیانت نکنی
که تو کردی ....
گر پادشاه عالمی
باز هم گدای مادری