صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 30

موضوع: دعا کن!

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    در روياهايم ديدم كه با خدا گفت و گو ميكنم
    خدا پرسيد: پس تو مي خواهي با من گفت و گو كني؟
    من در پاسخش گفتم : اگر وقت داريد
    خدا خنديد
    وقت من بي نهايت است
    در ذهنت چيست كه ميخواهي از من بپرسي؟
    پرسيدم:چه چيز بش شما را سخت متعجب مي سازد؟
    خدا پاسخ داد:كودكي شان
    اينكه آنها از كودكي شان خسته مي شوند
    عجله دارند كه بزرگ شوند
    و بعد دوباره پس از مدت ها آرزو ميكنند كه كودك باشند
    اينكه آنها سلامتي خود را از دست ميدهند تاپول به دست آورند
    و بعد پولشان را ازدست ميدهند تا دوباره سلامتي خود را به دست آورند
    اينكه با اضطراب به آينده مينگرند
    و حال را فراموش ميكنند
    و بنابراين نه در حال زندگي ميكنند و نه در آينده
    اينكه آنها به گونه اي زندگي ميكنند كه گويي هرگز نمي ميرند
    وبه گونه اي مي ميرند كه گويي هرگز زندگي نكرده اند
    دست هاي خدا دستانم را گرفت
    براي مدتي سكوت كرديم
    ومن دوباره پرسيدم
    به عنوان يك پدر ميخواهي كدام درس هاي زندگي را
    فرزندانت بياموزند؟
    او گفت: بياموزند كه آنها نمي توانند كسي را وادار كنند كه عاشقشان باشد
    همه كاري كه آنها مي توانند بكنند اين است كه
    اجازه دهند كه خودشان دوست داشته باشند
    بياموزند كه درست نيست خودشان را باديگران مقايسه كنند
    بياموزند كه فقط چند ثانيه طول ميكشد تا زخم هاي عميقي در قلب آنان كه دوستشان داريم
    ايجاد كنيم
    اما سال ها طول ميكشد تا آن زخم ها را التيام بخشيم
    بياموزند ثروتمند كسي نيست كه بيشترين ها را دارد
    كسي است كه به كمترين ها نياز دارد
    بياموزند كه آدم هايي هستند كه آنها را دوست دارند
    فقط نمي دانند كه چگونه احساساتشان را نشان دهند
    بياموزند كه دونفر مي توانند با هم به يك نقطه نگاه كنند
    وآن را متفاوت ببينند
    بياموزند كه كافي نيست فقط آنها ديگران را ببخشند
    بلكه آنها بايد خود را نيز ببخشند
    من با خضوع گفتم
    از شما به خاطر اين گفت و گو متشكرم
    آيا چيز ديگري هست كه دوست داريد فرزندانتان بدانند؟
    خداوند لبخندي زد و گفت
    فقط اينكه بدانند من اينجا هستم

  2. Top | #12

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    گفتگو با خدا


    در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم.
    خدا پرسید
    تو می خواهی با من گفتگو کنی؟
    من در پاسخش گفتم:
    اگر وقت دارید!
    خدا خندید:
    وقت من بی نهایت است.
    پرسیدم :
    چه چیز بشر، شما را سخت متعجب می سازد؟

    خدا پاسخ داد :
    کودکی شان،
    اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند،
    عجله دارند که بزرگ شوند،
    بعد دوباره بعد از مدت ها،آرزو می کنند که کودک شوند...
    اینکه سلامتیشان را از دست می دهند تا به ثروت برسند،
    و بعد ثروتشان را می دهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آورند.
    اینکه با اضطراب به آینده نگاه می کنند،
    و حال را فراموش می کنند
    نه در حال به سر می برند و نه در آینده
    به گونه ای زندگی میکنند که گویی هرگز نمی میرند
    و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.
    گرمی دستان خدا را در دستانم حس کردم.
    هر دو سکوت کردیم.
    من پرسیدم:
    دوست داری بندگانت کدام درسهای زندگی را بیاموزند؟
    او گفت:
    بیاموزوند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد ،
    همه کاری که آنها می توانند بکنند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند.

    بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد که زخمهای عمیقی در قلب آنان که دوستشان دارند ایجاد کنند
    ولی زمانی زیاد می خواهد تا آن زخمها را التیام بخشیم.
    بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد،
    بلکه کسی است که به کمترین ها رضایت می دهد.
    بیاموزند آدمهایی هستند که دوستشان دارند،
    فقط نمی توانند احساساتشان را نشان دهند.
    بیاموزند دو نفر می توانند با همدیگر به یک نقطه نگاه کنند،
    ولی آن را متفاوت ببینند.
    بیاموزند کافی نیست که تنها دیگران را ببخشند،
    بلکه باید خود را نیز ببخشند.
    و با تمام اینها بدانند که من همیشه با آنها هستم،دوستشان دارم و از دور مراقبشان هستم...

  3. Top | #13

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    الهی!

    تو مارا ضعیف خواندی

    از ضعیف چه آید جز خطا؟

    و مارا جاهل خواندی!

    و از جاهل چه آید جز جفا؟

    و تو خداوندی کریم . لطیف!

    از کریم و لطیف چه سزد؟

    جز از کرم و وفا وبخشیدن عطا.

  4. Top | #14

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    از خدا خواستم عادت*هاي زشت را تركم بدهد.

    خدا فرمود:خودت بايد آنها را رها كني.



    I asked god to take away my habit

    God said, no

    It is not for me to take away, but for you to give it up



    از او درخواست كردم فرزند معلولم را شفا دهد.

    فرمود: لازم نيست، روحش سالم است؛

    جسم هم كه موقت است.







    I asked god to make my handicapped child whole

    God said, no

    body is only temporary



    از او خواستم لااقل به من صبر عطا كند.

    فرمود: صبر، حاصل سختي و رنج است.

    عطاكردني نيست، آموختني است.





    I asked god to grant me patience

    God said, no

    Patience is a byproduct of tribulation

    It isn't granted, it is learned



    گفتم: مرا خوشبخت كن.

    فرمود: نعمت از من خوشبخت شدن از تو.





    I asked god to give me happiness

    God said, no

    I give you blessings

    happiness is up to you



    از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نكند.

    فرمود:

    رنج از دلبستگي*هاي دنيايي جدا و به من نزديک*ترت مي*كند.





    I asked god to spare me pain

    God said, no

    Suffering draws you apart from worldly cares and brings you closer to me



    از او خواستم روحم را رشد دهد.

    فرمود: نه تو خودت بايد رشد كني.

    من فقط شاخ و برگ اضافي*ات را هرس مي*كنم تا بارور شوي.



    I asked god to make my spirit grow

    God said, no

    You must grow on your own

    But I will prune you to make you fruitful





    از خدا خواستم كاري كند كه از زندگي لذت كامل ببرم.

    فرمود: براي اين كار من به تو زندگي داده*ام.





    I asked god for all things that I might enjoy life

    God said, no

    I will give you life, so that you may enjoy all things





    از خدا خواستم كمكم كند همان*قدر كه او مرا دوست دارد، من هم ديگران را دوست بدارم.

    خدا فرمود: آها، بالاخره اصل مطلب دستگيرت شد!





    I asked god to help me love others, as much as He loves me

    God said: Ahah, finally you have the idea


  5. Top | #15

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    ای خدای بزرگ
    هر روز به یادمان بیاور
    که از میان همه ي نعمت هایی که به ما ارزانی داشته ای
    بالاترین آن محبت است ...

    خدایا
    دل هامان را بگشا
    نه فقط به روی نزدیکان مان
    بلکه به روی همه انسان ها ...

    ای خدای مهربان
    یاری مان کن تا دیر قضاوت کنیم و زود ببخشیم
    یاری مان کن تا شکیبایی ، همدلی و مهربانی کنیم ...

  6. Top | #16

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    خدايا
    مي دانم كه گناهانم بسيار است و نابخشودني
    ولي تو آن قدر مهرباني كه بر بزرگترين گناهان نيز قلم عفو مي كشي
    مرا ببخش
    به خاطر تمامي گناهان كوچك و بزرگم
    چرا كه جز تو يار و پناهي ندارم

  7. Top | #17

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    دفتر چه قسط هایم را ورق میزنم تمامی ندارد ! تا آخر عمرم بدهکار رحمتت هستم ای خدای مهربونم .

  8. Top | #18

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    خدايا:
    خدايا:
    خدايا....!!!

    چه صبور و چه آرام است دريا اي كاش!!!

    من هم دريا بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!..................!!!!!! !!!!! اي كاش بودم.

  9. Top | #19

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    خدايا قلبم را از تمام کينه ها پاک کن که غير از تو کسي را بر اين کار

    قادر نيست.

    خداوندا به من صبري ده که بر سيلي دشمنان بخندم و با خنجرهاي

    دوستان به رقص آيم.

    خدايا شرکم را به يکتاييت ، ضعفم را به قدرتت، جهلم را به علمت،

    حماقتم را به حکمتت،

    گناهانم را به رحمتت، عصيانم را به عزتت، تيرگي دلم را به نورت،

    بي حرمتي هايم را به قداستت،

    تنگ دستي و بخلم را به کرمت و ناسپاسي ام را به لطفت ببخش.

    خدايا به خير و شر خود آگاه نيستم به علمت و به رحمتت هر آنچه خير من در

    آن است بر من فرو فرست و هر آنچه شري براي من در آن است

    از من دور گردان.

    خدايا به من يقيني ده که جز تو در هستي هيچ چيز نبينم.

    خدايا به من دلي ده که جز مهر تو در آن هيچ مهري را راه نباشد.

    خدايا به من قلبي ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفريده توست.

    خدايا به من زباني ده که جز بر حمد تو گويا نگردد.

    خدايا هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه خير من است بر زبانم جاري کن تا از

    تو تمنايش کنم که خود بسيار نادانم.

    خدايا خواسته هايم بسيارند ولي هيچ چيز در قبال آنها ندارم. پس تو از مخزن

    بي انتهاي کرمت آنها را به من عطا کن

  10. Top | #20

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    5412
    نوشته ها
    1,827
    پسندیده
    360
    مورد پسند : 1,158 بار در 844 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 61.0.3163.100
    حرف ها دارم اما واژه ای ندارم ، که اگر واژه ای داشتم ؛


    و اگر واژه توان داشت ! تو را می گفتم ...


    واژه هایی در سر می پرورانم برای حرف هایم با تو اما خلوتی ندارم ؛


    که اگر خلوتی بود و دلی ...


    خلوتی نیست که اگر بود و تو را داشت ...


    دلی دارم اما بی خلوت ، بی تو ، بی واژه ! پر از سکوت ! پر از تنهایی !


    از خاطره هایم می گذرم ، تو نیستی ، حتی در خاطره هایم نیستی ! کجایی پس ؟!


    فاصله ی بین من و تو کم است ، زیاد نیست ، فقط از اینجا تا خدا !


    شاید خدایی که در این نزدیکی ست !


    و شاید خدایی که برای خواستنش هزار و یکشب قصه ی غصه ی دلتنگی و اشک هایم کم است !

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن