مرا تا جان بُوَد "جانان" که هیچ است!
تمامِ فکر و ذکر و روح و امیدم تو باشی ...
مرا تا جان بُوَد "جانان" که هیچ است!
تمامِ فکر و ذکر و روح و امیدم تو باشی ...
نگاهم ...محو چشمانت
برایت شعر میخوانم!
خودم اینجا دلم اینجا...
حواسم را نمیدانم!
بهار که رفتن اسفند و
آمدن فروردین نیست!
بهار یعنی
جای بوسههای زنی
که تُ باشی
روی گونههای مردی
که من باشم
شکوفه بدهد!
خواب دیدم که تُ
با فصلِ بهار آمدهای
باید امسال بیایی
بشَوی تعبیرش ...
کاش سالِ جدید
تُ را به من
تحویل بدهد ... من
"من از آن روز که در بند تُ أم" فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد