دلم خوش بود
دلم خوش بود من هم در میان مردم دنیا
نسیم عشق را دارم
دلم خوش بود روزی گر
به خاک مرگ در غلتم
کسی بر سنگ قبرم بوسه خواهد داد.
دلم خوش بود در بین تمام مردم دنیا
گل عشقی به قلب یک نفر دارم
که از احساس پاکش آب خواهد خورد.
دلم خوش بود در بین همه نامردمی ها
عاشقی دارم
که جز احساس بودن در درونش نیست
دلم همواره همراه محبت بود و احساسش تهی از مرگ
دلم می خواند و می رقصید، به آن امید
کاین احساس پاکش را جوابی باشد از خوبی
ولی اما جواب تو...
دلم بی چاره ناخوش بود
تو خود گو می شود بر این همه پوچی نهال عشق را رویاند؟
دلم بیچاره می سوزد، از این خبطی که کرده
نکیه بر نامردمی کرده
به احساس دروغینی شدیدا مهر را بسته.
دلم بیچاره غمگین است
دلم بیچاره غمگین است لیکن همچنان تنگ نگاه توخطوط جاده را دنبال می کند