یکی در آرزوی دیدن توست
یکی در حسرت بوسیدن توست
ولی من ساده و بی ادعایم
تمام هستیم خندیدن توست..
نزار_قبانی
یکی در آرزوی دیدن توست
یکی در حسرت بوسیدن توست
ولی من ساده و بی ادعایم
تمام هستیم خندیدن توست..
نزار_قبانی
.dot. (08-23-2019),Mohammadtaha (08-26-2019)
من عاشق عشق و عشق هم عاشق من
تن عاشق جان آمد و جان عاشق تن
گه من آرم دو دست در گردن او
گه او کشدم چو دلربایان گردن
مولانا
با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است
چای مینوشید و قلب استکان می ایستاد
کاظم بهمنی
دیدم که برنداشت کسی نَعشم از زمین
خود نعشِ خود به شانه گرفتم، گریستم....
عفیف_باختر
mohsen32 (08-30-2019)
زندگۍ توۍ قفس يا مرگ بيرون از قفس
دومۍ چون اولۍ دارد مرا دق مۍ دهد
ڪاظم_بهمنۍ
دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدی مباش
اینجا کسی نیامده تا ما نخواستیم ...
مجید ترکابادی
داد از این طرز مسلمانی که هرکس در نظر
قبله را میجوید اما از خدا برگشته است
فاضل نظری
ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
~سعدی
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
~خیام
بیصبر و شَکیبم که همه صبر و شَکیبم
همراه عزیزانِ سفر کرده، سفر کرد
قیصر_امین_پور